عنوان مقاله :
بررسي ميزان تأثير مشاركت يا عدم مشاركت شركت ها در ايجاد خوشه صنعتي بر عملكرد نوآوري آنها با نقش ميانجي مديريت دانش
پديد آورندگان :
مرادي، مرتضي دانشگاه پيام نور , زندي پاك، رابعه دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
خوشه صنعتي , مديريت دانش , عملكرد نوآوري , خوشه
چكيده فارسي :
در دنياي رقابتي امروز، خوشهبندي صنعتي يكي از رويكردهايي است كه در كنار رقابت واحدهاي كوچك و متوسط، افزايش همكاري و استفاده از دانش و نوآوري را مورد تأكيد و توجه بسياري قرار ميدهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسي عملكرد نوآوري با نقش ميانجيگري مديريت دانش در شركتهاي تشكيلدهندة خوشة صنعتي در مقايسه با شركتهايي است كه تشكيل خوشه ندادهاند. شركتهاي انتخاب شده، توليد كنندة قطعات لاستيكي در استان همدان بودند. پژوهش از لحاظ هدف كاربردي، از لحاظ ماهيت و روش، توصيفي- پيمايشي از نوع همبستگي است. براي جمعآوري اطلاعات ميداني از پرسشنامة استاندارد مطابق با طيف ليكرت استفاده شد. پايايي پرسشنامه بر اساس آلفاي كرونباخ و روايي سازه از طريق تحليل عاملي تأييدي مورد سنجش قرار گرفت. جامعة آماري پژوهش، كاركنان خوشة صنعتي قطعات لاستيكي رزن (430 نفر) و كاركنان 16 شركت توليدي قطعات لاستيكي استان كه تشكيل خوشه ندادهاند(287 نفر)، بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان، در گروه اول شركتها 205 نفر و در گروه دوم 165 نفر تعيين شد. در تحليل يافتهها از آزمونهاي معادلات ساختاري و دو نمونهاي و لوين استفاده شد. نتايج نشان داد كه شركتهاي تشكيلدهندة خوشه نسبت به شركتهايي كه تشكيل خوشه ندادهاند از لحاظ عملكرد نوآوري و مديريت دانش از وضعيت بهتري برخوردارند. در شركتهاي تشكيلدهندة خوشه، ميزان تأثير خوشة صنعتي بر مديريت دانش 0/83، خوشة صنعتي بر عملكرد نوآوري 0/49 و مديريت دانش بر عملكرد نوآوري 0/28 بوده است كه معنادار است. در شركتهايي كه تشكيل خوشه ندادهاند، ميزان تأثير خوشة صنعتي بر مديريت دانش 0/32 و معنادار و دو مورد ديگر غيرمعنادار بود. سطح معناداري 0/000 در آزمون تي دو نمونهاي نيز نشان از تفاوت معنادار بين اين دو گروه بود.
چكيده لاتين :
Using the cluster approach aims to increase cooperation in the competition to small and medium units, the use of knowledge and innovation was emphasized and more attention. This study compares the innovation performance with the mediation of knowledge management in industrial clusters rubber parts Rosen and rubber parts manufacturing companies that formed clusters have left the Hamedan province. Research In terms of purpose, the method of specifying and executing the survey is based on solidarity. To collect field data from a standard questionnaire, 30 questions were closed. Population, industrial clusters Rubber Rosen staff (430 people) and 16 staff have left the company manufacturing rubber parts in the formation of clusters, (287) respectively. A sample of 205 companies in the first group and the second group 165, based on Morgan table and using the software Spss, Cronbach's alpha was calculated and to verify the validity of the application Lisrel, confirmatory factor analysis was used. In order to analyze the structural equation T and two-sample tests were used. The results show that companies constituting the cluster of innovation and knowledge management aspects of performance better than companies that did not cluster-they are.
عنوان نشريه :
مديريت نوآوري
عنوان نشريه :
مديريت نوآوري