عنوان مقاله :
سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي ملي، از ايده تا عمل
عنوان به زبان ديگر :
National learning managment system, from idea to action
پديد آورندگان :
زارع بيدكي، مجيد دانشگاه علوم پزشكي بيرجند - دانشكده پيراپزشكي
كليدواژه :
يادگيري الكترونيكي , مديريت
چكيده فارسي :
در حالي كه در تمام دانشگاههاي پيشرفته جهان استفاده از تكنولوژي وب، بخش لاينفكي از شيوههاي آموزشي گرديده است، متأسفانه در دانشگاهاي علوم پزشكي ايران، بهكارگيري روشهاي يادگيري مبتني بر وب تاكنون بسيار محدود بوده است(1). رويكرد اخير وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به سمت يادگيري الكترونيكي و توسعه آموزشهاي مجازي در قالب يكي از بستههاي عملياتي مطرح در طرح تحول و نوآوري آموزش علوم پزشكي، اقدامي مبارك و ميمون و در خور سپاس است(2). در بسته توسعه آموزشهاي مجازي در حوزه علوم پزشكي، چهار محور عملياتي پيشنهاد شده كه نخستين آنها راهاندازي دانشگاه مجازي علوم پزشكي است. اولين هدف از تأسيس دانشگاه مذكور "طراحي و راهاندازي يك نرمافزار سيستم مديريت يادگيري ملي براي ارائه به دانشگاههاي علوم پزشكي متقاضي به منظور استفاده در كاربري كمك آموزشي و ارائه رشتههاي مجازي يا تركيبي" عنوان شده است(2). اين كه آيا براستي ارائه يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي ملي براي دانشگاههاي علوم پزشكي كشور يك نياز واقعي است، موضوعي است كه مقاله حاضر تلاش ميكند بدان پاسخ دهد. شك نيست "سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي" يكي از ابزارهاي كليدي، بلكه مهمترين ابزار در شكلگيري، استمرار و توسعه آموزشهاي مجازي است. با گذشت 17 سال از معرفي اولين سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي، تاكنون حدود ششصد سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي در دنيا عرضه گرديده است كه بعضي از اين سامانهها تجاري اند. در اختيار گرفتن چنين سامانههايي مستلزم پرداخت هزينههاي خريداري و پشتيباني است كه خود در عمل ميتواند متقاضيان چنين سامانههايي را محدود سازد و اين متعاقباً شانس باز خورد از كاربران براي رفع اشكالات و توسعه مستمر چنين سامانههايي را كاهش ميدهد. به علاوه، كدهاي برنامهنويسي سيستمهاي مديريت يادگيري الكترونيكي تجاري در اختيار خريداران قرار داده نميشود. بنابراين، امكان رفع اشكالات فني و يا توسعه اين نوع سامانهها صرفاً در اختيار شركتهاي سازنده باقي ميماند كه اين باز هم امكان اصلاح و توسعه را در چنين سامانههايي بيشتر كاهش ميدهد. عليرغم اين محدوديتها، وجود دارند انواعي از سامانههاي تجاري كه با برخورداري از پيشينه قوي، طراحي مطلوب، توسعه به روز و خدمات پشتيباني رضايتبخش از شهرت جهاني برخوردارند. سامانه بلك برد (Blackboard) از اين زمره است كه با يك تجربه هفده ساله، در حال حاضر از بالاترين شهرت جهاني در ميان سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي برخوردار است (1و3)؛ در عين حال به علت قيمت بسيار بالاي آن عملاً امكان خريد آن براي دانشگاههاي داخل كشور وجود ندارد. در مقابل بسياري ديگر از سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي كه بعضاً در اوج شهرت جهاني هستند، "كد باز"هستند. كد باز بودن اين سامانهها بدان معناست كه محتواي برنامهنويسي آنها براي هر گونه ويرايش دلخواه در اختيار است. به علاوه، اين سامانهها با دريافت بازخوردهاي مكرر از كاربران، دائما ويرايش و اشكالات فني آنها رفع ميگردد. همچنين، سامانههاي كد باز با شهرت جهاني، داراي انجمنهاي مجازي بسيار فعال به زبانهاي مختلف در فضاي وب هستند كه كاربران ميتوانند سؤالات و مشكلات فني خود را بويژه پس از ارائه هر نسخه جديد، مطرح سازند و متقابلاً كاربران بسياري هستند كه تجربيات و پيشنهادات خود را ارائه ميكنند. به علت ماهيت كد باز اين نوع سامانهها، اين امكان وجود دارد تا كاربران حرفهاي براي آنها بخشهاي تكميلي (پلاگ اين) با هدف ارائه كاربريهاي جديد بسازند و در فضاي مجازي عرضه كنند. يكي از سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي كد باز كه پس از سامانه بلك برد از بالاترين شهرت جهاني برخوردار است، مودل (Moodle) ميباشد(1و3و4). مقايسه اين دو سامانه از نظر امكانات و نيز ميزان اقبال عمومي نشان ميدهد كه سامانه مودل به دليل برتري نسبي در بعضي فعاليتهاي آموزشي و رايگان بودن آن، در حال حاضر به سرعت در حال پر كردن جاي سامانه بلك برد در دانشگاههاي كوچكتر انگليسي زبان است(1و3). سامانه مودل داراي يك سابقه موفق شانزده ساله است و تاكنون دهها نسخه از اين سامانه انتشار يافته و به تازگي نسخه 3+ آن عرضه شده است. ماهيت دايناميك و ماژولار اين سامانه امكان اضافه كردن نامحدود ماژولها و پلاگ اينهاي متنوع و در نتيجه انعطاف پذيري گسترده آن را فراهم ساخته است. هر دانشگاه به سهولت ميتواند با انتخاب و نصب پلاگ اينهاي دلخواه، سامانه را متناسب با نيازهاي آموزشي خود بومي سازد. در حال حاضر بيشتر از هزار پلاگ اين براي اين سامانه وجود دارد. اين سامانه در حال حاضر به بيش از صد زبان ترجمه شده و در دانشگاههاي مختلف از بيش از هفتاد كشور در حال استفاده است(4). با توجه به آنچه از خصوصيات، تواناييها و انعطافپذيري سامانه مودل ميدانيم، مشخص نيست كه دلايل پيشنهاد و پيگيري براي ساخت يك سامانه ملي مديريت يادگيري الكترونيكي براي دانشگاههاي علوم پزشكي كشور چيست؟ قطعا طراحي، ساخت و ارائه يك سامانه مديريت الكترونيكي واحد به مجموعه گستردهاي از دانشگاههاي متقاضي، مسؤوليتي به غايت سنگين است كه پيش نياز انجام آن يافتن پاسخهاي روشن براي انبوهي از سؤالات است. ما در اين مقال فقط به طرح چند سؤال اكتفا ميكنيم. اولين سؤالي كه به ذهن نگارنده خطور ميكند اين است كه يك سامانه ملي مديريت يادگيري الكترونيكي قرار است چه ويژگيهايي متفاوت از سامانههاي معروف جهاني داشته باشد؟ در حالي كه شيوههاي يادگيري الكترونيكي و تركيبي و مدلهاي آموزش مجازي در حوزه علوم پزشكي كشور نمي تواند متفاوت از كشورهاي پيشرفته باشد و در حالي كه در يادگيري الكترونيكي، بوميسازي عملاً در توليد محتوا معنا ميدهد و نه در مديريت آن، مشخصات بومي و برتريهاي يك سامانه ملي مديريت يادگيري الكترونيكي در مقايسه با سامانههاي معروف كد باز جهاني همچون مودل در چيست؟! به علاوه، به دليل تنوع فعاليتها و تعاملات قابل انجام در يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي، عجيب نخواهد بود كه بسياري از ضعفها، كاستيها و حتي عيوب فني آن نهايتاً پس از چندين سال كاربري مستمر توسط انبوهي از كاربران با نقشهاي متفاوت از دانشگاهها و رشتههاي گوناگون، آشكار گردد. در صورت مواجه دير هنگام با بعضي ويژگيهاي ساختاري غير قابل اصلاح و در عين حال غير قابل اغماض در اين سامانه ملي، چه تدبيري براي تسهيل مهاجرت دانشگاهها از آن انديشيده شده است؟ در دانشگاههاي پيشرفته در صورت ضرورت بهكارگيري يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي جديد و يا مهاجرت به سامانهاي برتر، در يك دوره زماني مناسب (Sandbox period) كاربراني با نقشهاي مختلف (مدرس/ فراگير) از رشتههاي مختلف به طور آزمايشي هم زمان با دو يا سه سامانه كانديد كار ميكنند. پس از اين دوره كه ممكن است يك سال به طول انجامد، نهايتاً بر مبناي نتايج باز خورد كاربران، سامانه مناسبتر انتخاب ميشود(5). در نظر گرفتن اين دوره انتقالي بدان دليل است كه در شرايط متعارف در صورت عدم رضايت دير هنگام از يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي، مهاجرت از آن كاري به غايت دشوار، زمان بر و گاه متحمل هزينههاي فراوان است. مشكل هنگامي جديتر ميشود كه دانشگاههاي زيادي چنين سامانهاي را نصب و كاربران بسياري حجم انبوهي از محتواهاي آموزشي و انواع تعاملات و سوابق آموزشي را در آن وارد كرده باشند. آيا براي پيشگيري از مهاجرت ناخواسته دانشگاهها از يك چنين سامانه ملي، دوره بهكارگيري آزمايشي (Sandbox period) براي آن پيش بيني شده است؟ در اين صورت، سامانه مذكور دوره Sandbox خود را در كدام دانشگاهها و براي چه رشتههايي و در مقايسه همزمان با كدام ديگر سامانههاي كانديد خواهد گذراند؟ پشتيباني و آمادگي كادر فني يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي براي رفع فوري و مستمر معايب نرمافزاري آن، از اولويتهاي نخست در مديريت چنين سامانههايي ميباشد. چه تضميني وجود دارد كه شركت سازنده اين سامانه ملي در زمان معقول پاسخگوي كاربران فراواني از دانشگاههاي مختلف باشد و نقايص ساختاري سامانه را در كوتاهترين زمان ممكن رفع نمايد؟ دانشگاههاي پيشرفته هم اكنون نسل سوم سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي را تجربه ميكنند. آيا تضميني هست كه شركت سازنده سامانه ملي، دائما نسخههاي جديد از آن را متناسب با پيشرفتها در تكنولوژي آموزشي و در رقابت با سامانههاي معروف جهاني عرضه كند؟ آيا تضميني هست كه براي چنين سامانه اي، جامعه مجازي با تعداد كاربران كافي براي به اشتراك گذاري تجربيات شكل بگيرد؟ حتي اگر چنين جامعه مجازي شكل گرفت، آيا جامعه آماري مذكور از نظر تنوع كاربري و گستردگي با يك سامانه جهاني همچون مودل قابل مقايسه خواهد بود؟! آيا شركت سازنده سامانه ملي حاضر است كه آن را به شكل كد باز و ماژولارعرضه كند تا امكان توسعه پلاگ اينها و تنوع كاربري آن به سهولت ميسر گردد؟ بهكارگيري سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي در دانشگاههاي ايران موضوعي كاملاً جديد است. پس منطقي است كه ما از تجربيات دانشگاههاي پيشرو در اين زمينه الگو بگيريم. ايده طراحي، ساخت و ارائه يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي ملي دانشگاهي را ما از كدام كشور پيشرفته الگو گرفته ايم؟ جستجوي نگارنده در وب با كلمات كليدي مرتبط، هيچ سابقهاي را از وجود سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي ملي در ديگر كشورها آشكار نساخت. به علاوه، طي پژوهشي در دانشگاه علوم پزشكي بيرجند، نشان داده شد كه حتي در ميان دانشگاههاي برتر كشورهاي پيشرفته انگليسي زبان، انواع متفاوت از سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي و به شكل مستقل در حال استفاده است(1). نهايتاً بايد روشن شود كه آيا تجربه كنوني دانشگاههاي علوم پزشكي در بهكارگيري بعضي سامانههاي نرمافزاري بيرقيب در حوزه آموزش (براي مثال سامانه مديريت خدمات آموزشي سما)، از نظر ميزان پاسخگويي و توجه به نيازهاي كاربران به آن اندازه موفق بوده است كه اينك بخواهيم تجربه مشابه ديگري را در سطح ملي تكرار كنيم؟ صرف نظر از همهي اشكالات عديده فني كه يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي جديد با آن مواجه است و رفع آنها بازخوردهاي مستمر كاربران و نيز ارتقاي مكرر و بلا انقطاع آن را ميطلبد؛ ارائه سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي ملي، حتي به فرض عدم اجبار به بهكارگيري آن توسط دانشگاهها، نوعي تمركزگرايي غير ضروري است كه در عين حال رغبت دانشگاهها در بهكارگيري سامانههاي يادگيري الكترونيكي جديد، متنوع و نوآورانه را زايل ميسازد. به علاوه، سرمايهگذاري براي توليدات بومي ملي زماني معنا مييابد كه يا سازندگان برتر، تكنولوژي ساخت آن را در اختيار نگذارند و يا آنچه آنان ساختهاند با نيازهاي بومي ما سازگاري نداشته باشد و امكان بوميسازي آن نيز نباشد. چنين شرايطي بر سامانههاي مديريت يادگيري الكترونيكي كد باز صادق نيست. اگر قرار است كه توسعه يادگيري الكترونيكي در دانشگاههاي علوم پزشكي با عرضه يك سامانه مديريت يادگيري الكترونيكي تسهيل شود، پيشنهاد ميگردد سامانه كد باز مودل در تركيب با يك سري پلاگ اينهاي مناسب در اختيار دانشگاههاي متقاضي قرار گيرد. حواسمان باشد كه چرخ را فقط بوميسازيم، اختراع مجدد آن خطاست.
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي