عنوان مقاله :
آيا آييننامه ادامه تحصيل به مقاطع بالاتر ويژه دانشجويان ممتاز و استعداد درخشان داراي پشتوانه نظري و فلسفي است؟
عنوان به زبان ديگر :
Is regulations continue their education to higher levels without entrance examinations of outstanding and talented students with theoretical and philosophical support?
پديد آورندگان :
كوهستاني، حميدرضا دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده پزشكي , باغچقي، نيره دانشگاه علوم پزشكي ساوه
كليدواژه :
استعداد درخشان , دانشجويان ممتاز
چكيده فارسي :
يكي از اصول مهم فلسفه پيشرفت گرايي (Progressivism) كه از دو سيستم فكري يا فلسفي "واقعگرايي (Realism) و "عملگرايي (Pragmatism) سرچشمه ميگيرد اين است كه سيستم آموزشي بايد بر همكاري و يادگيري اجتماعي مبتني باشد نه رقابت(1). طبق آييننامه تسهيل ادامه تحصيل دانشجويان ممتاز و استعداد درخشان به مقاطع بالاتر مصوب تاريخ 9/3/90 دانشجويان واجد شرايط مذكور در اين آييننامه ميتوانند با رعايت شرايط مقرر، بدون شركت در آزمون ورودي براي تحصيل در دوره بالاتر در دانشگاهها پذيرفته شوند. دانشجويان ممتاز دوره كارداني كه رتبه اول را با ميانگين كل حداقل 18 در بين دانشجويان هم رشته و هم ورودي دانشگاه محل تحصيل خود كسب نمايند و دانشجويان ممتاز دوره كارشناسي پيوسته كه رتبه اول را با ميانگين كل حداقل 17 در بين دانشجويان هم رشته و هم ورودي دانشگاه محل تحصيل خود كسب نمايند و ظرف مدت حداكثر هشت نيمسال تحصيلي دانشآموخته شوند واجد شرايط اين آييننامه هستند(2). با اين حال نگاهي به فلسفههاي آموزش بيانگر اين موضوع است كه چنين آييننامهاي مورد تأييد فلسفههاي آموزشي نوين نيستند. چرا كه اين اقدام به جاي اين كه همكاري را بين دانشجويان تشويق كند منجر به يك رقابت افراطي و بيمار گونه در بين دانشجويان شده است كه از يك طرف روح مشاركت و كار گروهي را از بين برده است و از طرفي ديگر باعث تنشهاي بسياري در سازمان و سيستم آموزشي شده است. در اين محيط رقابتي شديد اين ذهنيت كه اگر تو ببري، من ميبازم، اگر من ببرم تو خواهي باخت منجر به اين شده است كه يكسري از دانشجويان مدام در فكر اين موضوع باشند كه چه كسي را بايد به زمين بزنم تا شرايط براي ادامه تحصيل به مقاطع بالاتر بدون كنكور را براي خود فراهم كنم. تغيير رويه آموزش از نظام رقابتي به نظام مشاركتي برنامهاي است كه در چند سال اخير ذهن مسؤولان ذيربط را مشغول كرده است و البته تحقق بخشيدن به اين طرح نيازمند تغيير زيرساختها و شيوههاي آموزش و يادگيري و بكارگيري روشهاي نوين تبادل اطلاعات ميان فراگيران و اساتيد است(3). جانسون (Johnson)از جمله مدافعان روش مشاركتي است. اين روش مخالف روش رقابت فردي است و در آن يادگيرندگان در گروههاي كوچك با هم و به كمك هم به يادگيري ميپردازند. بنا به گفته وي، در اين روش «فراگيران يا با هم شنا ميكنند يا با هم مستعد غرق شدن ميباشند». اين روش پشتوانههاي محكم نظري دارد و از حمايتهاي دقيق تجربي برخوردار است. از لحاظ نظري، اين روش مورد حمايت رفتارگرايان و ديگر صاحب نظران يادگيري است. از ديدگاه رفتارگرايان تقويت گروه براي كسب موفقيت از موارد عمده استفاده از روش تقويت در آموزش و يادگيري است. از لحاظ نظريه شناختي- اجتماعي بندورا، وقتي شرايطي فراهم ميآيد كه فراگيران درست انجام دادن كاري را در دوستانشان مشاهده ميكنند، خود نيز انجام آن كار را ميآموزند و زماني كه موفقيت خودشان يا دوستانشان تقويت ميشود، اشتياق بيشتري براي انجام آن كار پيدا ميكنند(4و5). افزايش تأكيد بر پارادايم انسانگرايي درآموزش، سبب پيدايش روشهاي فعال يادگيري ازجمله يادگيري مبتني بر تيم شده است. اين روشها، پل ارتباطي بين فراگيران با تواناييهاي مختلف ايجاد نموده ومنجربه يادگيري گروهي ازطريق مشاركت ميشوند. هدف روشهاي مشاركتي دانشجو محور، تقويت تكتك فراگيران از طريق كار در گروههاي كوچك درجهت دستيابي به يك هدف آموزشي مشترك است. ازاينرو موفقيت يك نفر در گروه به موفقيت ديگران نيزكمك مينمايد(6). فلسفه معرفي روش يادگيري مشاركتي اين است كه دانشجوياني كه در قالب يك تيم با هم كار ميكنند، نوعي انرژي جمعي توليد ميشود كه به آن «هم افزايي» گفته ميشود؛ در نتيجه نسبت به كار انفرادي موفقيت بهتري كسب كنند(7). همچنين شيوههاي مشاركتي باعث تقويت مهارتهاي حرفهاي، تفكر انتقادي، ارتباط و كار گروهي ميشود(6). با اين حال در يك محيط رقابتي حتي در صورت اجراي روشهاي مشاركتي، روح كار مشاركتي نخواهد بود و در واقع هيچ كدام از اين پيامدهاي مثبت رخ نخواهد داد. رقابت در آموزش داراي آثار نامطلوب رواني و اجتماعي فراواني است و عواقب منفي آن بيش از نتايج مثبت آن است(8). نويسندگان اين مقاله بارها شاهد اين موضوع بوده اند كه اين جو رقابتي جهت كسب رتبه اول و ادامه تحصيل به مقاطع بالاتر بدون كنكور باعث ايجاد نوعي رابطه منفي بين دانشجويان شده است، در مواردي بعضي از دانشجويان به جاي اعتراض به نمره خود نسبت به نمره رقيب خود اعتراض داشتهاند! و يا حتي دانشجوي رتبه اول به علت نگراني حفظ موقعيت به دست آمده و ترس از دست دادن موفقيت به دست آمده، وضعيت روحي مناسبي نداشته است. نويسندگان معتقدند كه با بازنگري در اين آييننامه ميتوان ميان دانشجويان تفاهم ايجاد نمود و اختلافات را تقليل داد. افكار و عقايد گروهي را مبادله كرد و وحدتي را كه لازمهي ادامهي حيات جمعي است، دردانشجويان به وجود آورد. جهت حسن ختام، اين دست نوشته را با آيهاي از قران كريم خاتمه ميدهيم؛ در سوره مائده، آيه 2 قرآن كريم آمده است «تعاونوا عليالبر والتقوي» در امور نيك و تقوا همكاري نماييد.
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي