شماره ركورد :
1022592
عنوان مقاله :
طبي‌سازي در پرستاري: نقش آموزش پرستاري در طبي‌زدايي
پديد آورندگان :
نوري، آزاده دانشگاه علوم پزشكي گلستان , ثناگو، اكرم دانشگاه علوم پزشكي گلستان , جويباري، ليلا دانشگاه علوم پزشكي گلستان
تعداد صفحه :
2
از صفحه :
184
تا صفحه :
185
كليدواژه :
طبي‌زدايي , طبي‌سازي در پرستاري
چكيده فارسي :
طبي‌سازي به عنوان شيوه‌اي كه در آن جنبه‌هاي مختلف زندگي از قبيل مرگ، تولد، پيري، خواب و امثال آن به عنوان مسايل پزشكي بازتعريف شده‌است و در حوزه صلاحيت زيست پزشكي قرار گرفته‌است، يكي از نگراني‌هاي جامعه شناسان از سال 1970 است. موضوع اين است كه پزشكي به يك نهاد قدرت‌مند كنترل اجتماعي تبديل شده است كه بر هنجارها و نورم‌هاي اجتماعي كه تا آن زمان توسط مذهب ديكته مي‌شد، تأثير گذاشته است. ذكر مي‌شود كه افزايش قدرت پزشكي كه به وجود آمده است، به دليل افزايش قدرت سياسي پزشكان نيست، بلكه به دليل "طبي‌سازي " زندگي روزمره است كه به موجب آن عرصه زندگي روزمره بيش‌تر و بيش‌تر مربوط به "بيماري" و " سلامتي" شده است. سپس حرفه پزشكي جايگاه خويش را به عنوان يك كل از آنچه كه افراد و جامعه خوب يا بد مي‌پندارند، تثبيت نمود. زولا استدلال مي‌كند كه هر چيزي كه بتواند به عنوان تأثير عمليات بر بدن يا ذهن نشان داده شود، مي‌تواند به عنوان يك مسأله پزشكي تعريف شود و در دام حوزه بيومديكال بيفتد. به عنوان مثال او به پيري و بارداري اشاره مي‌كند كه از قبل به عنوان فرايندهاي طبيعي شناخته شده بودند و اكنون به مسائل پزشكي تبديل شده‌اند. حال مسأله اين است كه چگونه پرستاري و به خصوص مراقبت جديد نقش خود را در تنظيم اين فرايند ايفا مي‌كند. بحث اصلي اين است كه ساختار نقش درماني پرستاران در ارتباط با مراقبت روانشناسانه از بيماران، نشان‌دهنده يك هويت جديد براي بيماران، با فرصت‌هاي بالقوه نظارت و كنترل اجتماعي براي پرستاران است 1). پديده طبي‌سازي زندگي كه يكي از استراتژي‌هاي ارتقاي سلامت است، باعث محدود شدن آزادي و استقلال افراد مي‌گردد و قدرت تصميم‌گيري آنان را كاهش مي‌دهد. اين شيوه مستلزم اين است كه افراد تغييراتي را در عادات و سبك زندگي خود به وجود آورند و نيازها و خواسته‌ها و انتظارات سلامتي خود را در چارچوب‌هاي خاصي بنا كنند(2) و اكثر نويسندگان آن را جنبه منفي تأثير پزشكي مدرن بر جامعه مي‌دانند(3). كنراد پيشنهاد مي‌كند كه فرايند طبي‌سازي از سه جنبه مورد بررسي قرار گيرد: 1- طبي‌سازي مفهومي: استفاده از واژه‌هاي پزشكي براي مفاهيم غيرپزشكي،به عنوان مثال بارداري و مسائل مربوط به آن كه يك فرايند طبيعي است. 2- طبي‌سازي سازماني: زماني كه پزشكان قدرت هدايت پرسنل غيرپزشكي را بدست مي‌آورند، كه از آن به عنوان غلبه حرفه‌اي ياد مي‌شود. به طور مثال پزشكان مدير بيمارستان مي‌شوند بدون نياز به كسب عنوان علمي مديريت يا كسب و كار مديريتي. 3- طبي‌سازي تعاملي: زماني كه پزشك در تعامل با بيمار يك مشكل اجتماعي را به معادل پزشكي آن بازتعريف مي‌كند، به عنوان مثال مشكل اعتياد(4). علي‌رغم تغييرات در آموزش پرستاري، عملكرد پزشكي و پرستاري امروزه هنوز بيماري محور است و تصميم گيري براي بيماران بر عهده پزشك يا پرستار و يا مشاركتي است و مراقبت بيمار محور وجود ندارد. از بين دو مدل مراقبت از بيمار (مدل بيومديكال و مدل پرستاري) مدل بيومديكال بيش‌تر به پاتولوژي بيماري توجه مي‌شود و پدرسالارانه است. در صورتي كه در مدل پرستاري مراقبت‌ها بر پاسخ بيمار به بيماري تمركز مي‌نمايد و جهت‌گيري به سمت بيمار و خانواده در يك آرايش مشاركتي است و حمايت و هنر مراقبت، فرايند تصميم‌گيري را راهنمايي مي‌كند. در مراقبت امروزه بيمار به عنوان بيماري ديده مي‌شود نه به عنوان يك شخص منحصر به فرد(5). افزايش طبي‌سازي مراقبت‌ها همچون شمشير دو لبه است كه داراي مزايا و معايبي است، با اين حال بايد تعادلي بين استفاده از تكنولوژي و رويكرد‌هاي انسان‌گرايانه در مراقبت از بيماران برقرار شود(6). بنابراين، نياز است بررسي شود كه چگونه اين نقش پرستاران انعكاس مي‌يابد، حفظ مي‌گردد و چگونه انتظارات هنجاري جامعه در فرهنگ معاصر را تغيير مي‌دهد. در اين رابطه به رسميت شناختن مدل‌هاي پرستاري براي مديكاليزه شدن فعاليت‌هاي روزمره زندگي و ايجاد چارچوبي براي پرستاران كه از طريق آن فرايند مديكاليزه شدن تسهيل يابد، ضرورت مي‌يابد.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
فايل PDF :
7503481
عنوان نشريه :
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي
لينک به اين مدرک :
بازگشت