عنوان مقاله :
تاملي نظري پيرامون خوانش گرايش فمينيستي از حكمراني خوب در كشورهاي اسلامي
عنوان به زبان ديگر :
A Study of the Islamic Feminist’s Perception of Good Governance
پديد آورندگان :
حاجي يوسفي، امير محمد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم اقتصادي و سياسي , خراساني، رضا دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم اقتصادي و سياسي , آزموده، فهيمه دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم اقتصادي و سياسي
كليدواژه :
زنان و فمينيسم , جريان هاي فمينيستي , كشورهاي اسلامي , گفتمان و حكمراني , حكمراني خوب
چكيده فارسي :
مقاله حاضر با هدف معرفي برخي گرايشهاي فمينيستي در كشورهاي اسلامي نزد افرادي چون مرنيسي، احمد و الحبري در باب حكمراني خوب، از منظر گفتمان نوگرايي اسلامي به نقد و بررسي انديشههاي آنها ميپردازد. اين گرايشها ذيل جريان بزرگتر متجددين جاي ميگيرند. به زعم آنها احكام اسلامي ماهيتي تاريخي دارند و بزرگترين مانع حضور زنان در اجتماع و به تبع تنزل شاخصهاي حكمراني خوب در كشورهاي اسلامي محسوب ميشوند. لذا معتقدند با بازتفسير دوباره ي نص اسلامي، ميتوان شرايط مناسبي براي تغيير بسياري از احكام اسلام ناظر بر امور زنان پيدا كرد. در همين راستا، پرسش اصلي در اين مقاله اين است كه چه نقدهايي بر خوانش گرايش فمينيستي در كشورهاي اسلامي از حكمراني خوب وجود دارد؟ با توجه به دادههاي موجود، به نظر ميرسد كه نوع تلقي آنان از حكمراني خوب مبتني بر مطالعهاي ناقص، پيشداوري و بيتوجه به بسترهاي فرهنگي است. در مقاله ي پيش رو به روش گفتماني، پس از بررسي آثار سه تن از برجستهترين نظريهپردازان در اين حوزه، خوانش آنان از نگاه نوگرايان ديني مورد ارزيابي قرار ميگيرد و نهايتا روند تسهيل حكمراني خوب در ايران با توجه به ارزيابي نوگرايان ديني بيان ميشود.
چكيده لاتين :
The present article first examines the views of Islamic feminists such as Mernissi, Ahmad and Al-Hibri on good governance, and then examines their ideas from the perspective of the official Islam. Islamic feminism is part of the current course of modernism in the Islamic world. In their view, Islamic laws that prevent the presence of women in the community have a historical nature. From the Islamic feminists› perspective, Islamic laws have degraded the indicators of good governance in Islamic countries, so they believe that by re-interpreting the Islamic text, conditions can be found for changing many Islamic laws regarding women›s affairs. For this reason, we are trying to review and critique the concept of Islamic feminism of good governance. According to this study, their perception of good governance suggests a lack of attention to cultural grounds .Using discourse analysis methodology, this article tries to review the works of the three of the most prominent theorists in this field from the official Islamist viewpoint. Ultimately, the process of facilitating good governance in Iran is expressed in the light of the official Islam.
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي