بررسي تغييرات نوروفيزيولوژيك در مغز كودكان مبتلا به ديسلكسيا با استفاده از موج منفي ناهمخواني: مقاله مروري

مقدمه و اهداف ديسلكسيا يا اختلال در خواندن مانع بزرگي بر سر راه كسب مهارت خواندن و نوشتن در كودكان است. در زمينه اتيولوژي اين اختلال همچنان توافق كلي وجود ندارد، برخي نقص در مهارت هاي آگاهي واجي و برخي مشكلات پردازش بينايي را مطرح مي­كنند. همچنين با استفاده از ابزارهاي ارزيابي ساختاري و عمكردي مغز تفاوت هايي در مغز اين كودكان با كودكان نرمال به ثبت رسيده است كه از جمله آن پاسخ­هاي برانگيخته شنيداري و ثبت موج ناهمخواني منفي است. اين موج با تغييرات در محرك شنيداري برانگيخته مي­شود كه از روي پوست سر در نواحي خاصي قابل ثبت است. در مقاله حاضر مروري تلاش بر اين است تا با نگاهي به مطالعات موج ناهمخواني منفي در كودكان ديسلكسيك به تفاوت‌هاي احتمالي پردازش شنيداري اين كودكان با كودكان طبيعي پرداخته شود. مواد و روش­ها در مقاله مروري حاضر به بررسي يافته­هاي مقالات چاپ شده در پايگاه­هاي اطلاعاتي Science Direct ,Scopus, Willey on line library, Ovid ,google scholar, PubMed فاصله سال­هاي 1998 تا 2015 در زمينه تغييرات موج ناهمخواني منفي در مغز مبتلايان به ديسلكسي پرداخته شده است. با در نظر گرفتن معيارهاي ورود و خروج تعداد 6 مقاله به همراه ساير يافته­هاي علمي كمك­كننده به درك موضوع در قالب مقدمه، يافته ها، بحث و نتيجه­گيري ارائه شده است. نتيجه­گيري در مكان معمول بروز موج ناهمخواني منفي در بين كودكان عادي و ديسلكسيك تفاوتي وجود ندارد، اما در بازه­هاي زماني پيش رس تر از موج ناهمخواني منفي و پس رس تر كه مرتبط با تشخيص تفاوت ها در سطوح بالاتر و نيز حافظه كاري مي­باشد، تفاوت ها بارزتر است. ثبت­هاي نيمكره­اي نشان مي دهد كه پاسخ هاي مغزي افراد مبتلا به ديسلكسيا از برتري طرفي كمتري نسبت به افراد نرمال برخوردار است.