پديد آورندگان :
زرآبادي‌پور،سيمين دانشگاه علوم پزشكي ايران- تهران-دانشكده پرستاري و مامايي , اميني، ليلا دانشگاه علوم پزشكي ايران- تهران-دانشكده پرستاري و مامايي , نبوي، مسعود پژوهشكده علوم سلولي پژوهشگاه رويان-تهران , حقاني، حميد دانشگاه علوم پزشكي ايران، تهران-دانشكده مديريت
چكيده فارسي :
مقدمه: مولتيپل اسكلروزيس، شايع‌ترين بيماري خودايمني است كه اغلب زنان سنين باروري را تحت تأثير قرار مي‌دهد. يكي از شكايات باليني در زنان مبتلا، ابتلاء به انواعي از اختلالات قاعدگي است. مطالعه حاضر با هدف بررسي اختلالات قاعدگي و عوامل مرتبط با آن در زنان مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس انجام شد.
روش‌كار: اين مطالعه توصيفي- مقطعي در سال 96-1395 بر روي 172 زن مبتلا به MS مراجعه‌كننده به كلينيك خصوصي متخصص مغز و اعصاب واقع در شهر تهران انجام شد. ابزار مورد استفاده، شامل پرسشنامه مشخصات قاعدگي (شامل سؤالات مربوط به سن اولين قاعدگي، طول مدت هر دوره قاعدگي، فواصل بين دو قاعدگي، ميزان خونريزي، وجود و يا عدم وجود درد قاعدگي و نمره درد قاعدگي) و همچنين پرسشنامه مشخصات فردي و بيماري (سن، تحصيلات، شغل، وضعيت اقتصادي و مشخصات بيماري شامل: مدت زمان ابتلاء به بيماري، مدت زمان مصرف ويتامين D و نمره ناتواني (EDSS)) بود. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماري SPSS (نسخه 22) و مدل رگرسيون لوجستيك چندگانه و آزمون‌هاي كاي دو و ضريب همبستگي اسپيرمن انجام شد. ميزان p كمتر از 05/0 معنيدار در نظر گرفته شد.
يافته‌ها: 88 نفر (2/51%) از بيماران الگوي نامنظم قاعدگي را تجربه كردند. 116 نفر (5/67%) از بيماران، انواعي از اختلالات قاعدگي داشتند. شايع‌ترين اختلال در بين شركت‌كنندگان، لكه‌بيني بين قاعدگي‌ها (5/17%) بود. نتايج مدل رگرسيون لوجستيك چندگانه نشان‌دهنده ارتباط معنادار نمره ناتواني (001/0=p، 702/0=b)، ميزان خونريزي قاعدگي متوسط (001/0p<، 561/2=b) و زياد (001/0p<،730/2=b)، مدت زمان مصرف ويتامين D (048/0=p، 187/0- =b)، ديسمنوره (006/0=p، 246/1=b)، سن منارك (05/0=p، 298/0- =b) و الگوي قاعدگي (001/0p<، 912/1=b) با اختلال قاعدگي بود. نتيجه آزمون‌هاي همبستگي اسپيرمن و كاي دو، نشان‌دهنده ارتباط معنيدار بين الگوي قاعدگي، ديسمنوره و ميزان خونريزي با اختلال قاعدگي بود كه اين رابطه مؤيد نتايج مدل رگرسيون نيز بود.
نتيجه‌گيري: اختلال قاعدگي در بين زنان مبتلا به MS از شيوع بالايي برخوردار است. همچنين عواملي نظير مدت زمان مصرف ويتامين D، ميزان خونريزي قاعدگي، سن منارك، الگوي قاعدگي، ديسمنوره و نمره ناتواني بر اختلالات قاعدگي مبتلايان اثرگذار است.
چكيده لاتين :
Introduction: Multiple sclerosis (MS) is the most common autoimmune disease that often affects women within the reproductive age. Among the common clinical complaints in these women is variety of menstrual disorders. Thus, we aimed to examine menstrual disordersand related factors in women with MS.
Methods: A descriptive cross-sectional study was performed among 172 women with MS who visited the Neurology Specialized Clinic in Tehran, Iran, during 2016-2017. The participants filled out a questionnaire consisting of demographic (e.g., age, educational level, economic status, disease duration, vitamin D consumption duration, and Expanded Disability Status Scale [EDSS]) and disease characteristics (age at menstruation, duration of each period, interval between two periods, the amount of bleeding, presence or lack of presence of pain, and menstruation pain score). Data were analyzed by using SPSS version 22 and multiple logistic regression model, Chi-square test, and Spearman correlation coefficient. P-value less than 0.05 was considered significant.
Results: Overall, 88 patients (51.2%) experienced irregular menstruation patterns, and 116 patients (67.5%) had some forms of menstruation disorders. Multiple logistic regression reflected statistically significant correlations between disability score (β=0.702, P=0.001), moderate (β=2.561, P<0.001) and high (β=2.730, P<0.001) menstrual bleeding, duration of vitamin D intake (β= -0.187, P=0.048), dysmenorrhea (β=1.246, P=0.006), age of the menarche (β= -0.298, P=0.05) and menstrual pattern (β=1.912, P<0.001) with menstrual disorders. Spearman correlation and Chi-square revealed the significant relationship of menstruation pattern, dysmenorrhea, and amount of bleeding with menstrual disorders, which corroborated the results of regression.
Conclusion: The results of the present study showed that menstrual disorders have high prevalence in women with MS. Our results also indicated that factors such as duration of vitamin D intake, menstrual bleeding, menarche, menstrual pattern, dysmenorrhea, and EDSS affect menstrual disorders.
