شماره ركورد :
1024471
عنوان مقاله :
امكان خوانشي «پسا مدرن» از سنت فلسفي در عالم اسلام با تأكيد بر «هستي شناسي بنيادين» هيدگر
عنوان به زبان ديگر :
the possibility of a "postmodern" interpretation of the islamic philosophical tradition with specific attention to "the fundamental ontology" of Heidegger
پديد آورندگان :
حيدري، احمدعلي دانشگاه علامه طباطبايي، گروه فلسفه
تعداد صفحه :
25
از صفحه :
23
تا صفحه :
47
كليدواژه :
تاريخ , زمان , زمانمندي دازاين , حكمت و فلسفة اسلامي , امكان هاي تاريخي , پسا مدرن , هستي شناسي بنيادين , هايدگر
چكيده فارسي :
مقاله با الهام از تلقي «پسامدرن» هيدگر در خصوص زمان مندي اكستاتيك انسان (افعال انسان همواره محفوف به مؤلفه هايي از سنخ زمان است كه مجال فراروي او را فراهم مي آورند) شأن تاريخي وجود او را تبيين مي كند. هيدگر مرگ انديشي را موجب رهايي انسان از بي خودي فرد منتشر و اصالت عزم وي مي داند. چنين شرايطي به تنهايي متعلق عزم دازاين را با عرضه ي گزيده اي از امكانات به دست نمي دهد. برآوردن چنين مقصودي مستلزم رجوع آدمي به گذشته ي تاريخي خود است كه در آن شمار قابل ملاحظه اي از امكان ها عرضه مي شوند. انديشه هاي فلسفي و چهره هاي شاخص آن نيز به ميراث فرهنگي دازاين تعلق دارند. آدمي در رجوع به ميراث گذشته، قهرمانان خود را تكرار مي كند. «ايراني» نيز مي تواند به امكانات دازاين ايراني در گذشته ي حكمي و فلسفي اش بنگرد. در نگاه اصيل به تاريخ، آن چه را دازاين به انجام رسانده يا نرسانده، (Wirklichkeit) مد نظر نيست بلكه امكانات (Möglichkeiten) منتخب دازاين، آن چه را كه مي توانست برگزيند و نكرد و سرانجام آن دسته از امكاناتي را كه هنوز برجاست، پيش چشم مي آوريم. بزرگان انديشه ي ميراث حكمي ما؛ ابن سينا، سهرودي، ملاصدرا، زكرياي رازي، ابوريحان بيروني، ابن رشد و نظاير آن ها بر حسب مقتضيات وجودي در زمانه و تاريخي ظاهر شده اند كه اينگ گذشته ي ما را ساخته است. با درك زمان و روزگار آنان مي توانيم به خوبي تفاوت بين روزگارِ سنت خودمان را با شرايطِ مدرن و پسا مدرن درك كنيم. توجه و فهمي كه با رجوع به امكاناتِ مكمون در آن شايد بتوان راهي به رهايي از مابعدالطبيعه ي غربي و وجوه مختلف آن كه هيدگر با عنوان محتاطانه ي متفكري پسامدرن در شمار مناديان آن قرار دارد، باز كرد.
چكيده لاتين :
This paper tries to explain the historical stauts of man and it is inspired by Heidegger's "postmodern" conception of ecstatic time (man's actions are always entangled in temporal determinations which provide him with the chance to transcend). According to Heidegger, the thought of death helps him to free himself from the selflessness of "the They" and makes his decision authentic. Such circumstances cannot uncover the object man's decision. In order to do this, requires man to go back to his past in which a number of possibilities are given. Philosophical thinking and the great philosopers also belong in this tradition. When going back to his past, man repeats his heros. Iranian man can also look at the possibilities of the Iranisn Dasein in its philosophical past. In the authentic view of history, what counts is not what Dasein has acoomplished or has failed to accomplish, but what is at issue is Dasien's possiblities, what he could do but did not and the possibilities which still exist. The great philosophers of our tradition, Avicenna, Suhrawardi, Mullasadra, Zakaria Razi, Birooni and Avereos have made the thing which counts as our history. With an understanding of their time and age we can understand the difference between our tradition and the modrn and postmodern situation. This way we can open a way out of Western metaphysics, which Heidegger is also trying to accomplish.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
فايل PDF :
7513409
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
لينک به اين مدرک :
بازگشت