اثربخشي تحريك مكرر مغناطيسي مغز بر حافظه كاري بيماران مبتلا به اختلال افسردگي اساسي مقاوم به درمان

Effectiveness of Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation on working memory of patients with treatment-resistant major depression disorder

سابقه و هدف: اختلال افسردگي اساسي يكي از شايع ترين اختلالات رواني است كه با نقص در عملكردهاي شناختي؛ از جمله حافظه كاري همراه است. در طي دهه هاي اخير تكنيكي غير تهاجمي و بدون درد به نام تحريك مغناطيسي مغز (TMS) در درمان افسردگي هاي مقاوم به درمان به كار گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي تكنيك تحريك مكرر مغناطيسي مغز (rTMS) بر حافظه كاري مبتلايان به افسردگي اساسي مقاوم به درمان انجام گرفته است. مواد و روش ها: اين مطالعه كارآزمايي باليني تصادفي دو سوكور بر بروي 20 بيمار مبتلا به افسردگي اساسي مقاوم به درمان صورت گرفت. شركت كنندگان به طور تصادفي به دو گروه مورد ( 10نفر) و شاهد (10 نفر) تقسيم شدند و تحت 10 جلسه مداخله ي درماني با استفاده از دستگاه rTMS در طي 6 هفته قرار گرفتند. حافظه كاري پيش از آغاز مداخله درماني و همچنين بلافاصله پس از آخرين جلسه درمان؛ با بكارگيري ابزار n-back مورد ارزيابي قرار گرفت. ميانگين و انحراف معيار نمرات هر دو گروه نيز قبل و بعد از درمان با آزمون يو من ويتني بررسي شد. يافته ها: تحريك مكرر مغناطيسي ناحيه خلفي جانبي كورتكس پيش پيشاني چپ مغز به درمان افسردگي اساسي منجر شد. همچنين حافظه كاري بلافاصله پس از پايان ده جلسه مداخله درماني در گروه فعال در مقايسه با گروه شم بهبود يافت. نمرات افسردگي در گروه فعال قبل از اجراي rTMS (76/2±90/32) و بعد از اجراي rTMS (50/4±40/24) از نظر آماري معني دار بوده است (p<0.01). نتيجه گيري: تحريك مكرر مغناطيسي مغز يك روش غير تهاجمي و ايمن در درمان افسردگي هاي مقاوم به درمان محسوب مي گردد. ارزيابي جامع و درمان اثربخش مستلزم توجه به عملكردهاي شناختي بيماران در كنار نشانگان خلقي مي باشد.

Background: Major depression disorder is one of the most common psychiatric disorders which is associated with impairment in cognitive functions, including working memory. In recent decades, a non-invasive and painless technique, called Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation (rTMS) has been used in treatment of treatment-resistant depressions. Current study was conducted to investigate the effectiveness of rTMS in working memory of patients with treatment-resistant major depressive disorder. Materials and Methods: This randomized, double-blind clinical trial was conducted on 20 patients with treatment-resistant major depression. Participants were randomly divided into two case (n = 10) and control (n = 10) groups and underwent 10 therapeutic sessions of rTMS within 6 weeks. Working memory was evaluated before the intervention and immediately after the last session by n-back test. Mean and Standard deviation of both groups were analyzed with the U Mann-Whitney test before and after intervention. Results: Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation (rTMS) over the left Dorsolateral Prefrontal Cortex (DLPFC) led to the treatment of major depression. Also working memory improved immediately after the end of intervention in the case group compared to sham. Depression scores in active group before performing rTMS (32.90±2.76) and after rTMS (24.40±4.5) was statistically significant (p<0.01). Conclusion: Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation (rTMS) is a non-invasive and safe method which is applied in treatment of treatment-resistant depression. Comprehensive assessment and effective treatment requires attention to patients' cognitive performance within mood symptoms.