بررسي اثر بلوغ عاطفي و خودگسستگي در نگرش ديني دختران مقطع پيش دانشگاهي دبيرستان هاي شهر تهران

Investigating the effects of emotional maturity and self-- discrepancy on the religious attitude of pre-college adolescent girls in Tehran

سابقه و هدف: رسيدن به بلوغ عاطفي و نداشتن خودگسستگي از عامل­ هاي مهم داشتن نگرش ديني در افراد محسوب مي­ شود. ازاين­ رو، در اين پژوهش به بررسي اثر بلوغ عاطفي و خودگسستگي در نگرش ديني دختران نوجوان پيش­ دانشگاهي شهر تهران پرداخته شده است. روش كار: اين پژوهش از نوع توصيفي- همبستگي؛ و جامعه ­ي آماري شامل همه­ ي دانش ­آموزان دختر مقطع پيش­ دانشگاهي سال تحصيلي 94 - 95 شهر تهران است. براي انجام پژوهش، تعداد 405 نفر با استفاده از جدول كرجسي مورگان و روش نمونه­ گيري خوشه­ يي چند مرحله­ يي انتخاب شدند. ابزار جمع ­آوري داده ­ها، شامل پرسش­نامه­ ها­ي بلوغ عاطفي (EM)‌، خودگسستگي و نگرش ديني بود و داده­ ها با استفاده از آزمون آماري تحليل رگرسيون هم زمان، تجزيه و تحليل شد. در اين پژوهش همه‌ي موارد اخلاقي رعايت شده است. علاوه‌براين، نويسندگان مقاله هيچ‌گونه تضاد منافعي گزارش نكرده‌اند. يافته‌ها: يافته ­هاي پژوهش نشان مي­دهد كه متغيّرهاي بلوغ عاطفي و خودگسستگي با ضريب تعيين10/0، نگرش ديني را تبيين مي­ كنند. بنابراين، بلوغ عاطفي با بتاي31/0- ، مهم­ترين عامل اثرگذار (01/0­p<) و خودگسستگي واقعي- آرماني با بتاي 11/0، دومين عامل اثرگذار (05/0p<) در تبيين نگرش ديني دختران نوجوان است. در اين تبيين، خودگسستگي واقعي - بايسته، تأثير معناداري نداشت (05/0‌­p>‌). نتيجه‌گيري: نتايج پژوهش نشان مي­دهد كه متغيّرهاي بلوغ عاطفي و خودگسستگي نقش مهمي در نگرش ديني دختران نوجوان دارند. ازاين­رو، براي تقويت دين­داري نوجوانان بايد به اين متغيّرها توجه؛ و زمينه­ ي آموزش­ هاي لازم به دانش­ آموزان (مانند آموزش مهارت­ هاي زندگي)، براي بهبود اين متغيّرها فراهم شود.

Background and Objective: Achieve to emotional maturity and lack of self-discrepancy is important factors in people’s religious attitudes. So the aim this study is Investigating the effects of emotional maturity and self-- discrepancy on the religious attitude of pre-college adolescent girls in Tehran Methods: The research method is descriptive and correctional. statistical population consists of all pre-college student girls in Tehran. 405 students were selected using Morgan table and multi-stage cluster sampling method. Data collection tools were emotional maturity questionnaire, selfdiscrepancy questionnaire and religious attitude questionnaire. Collected data has been analyzed using correlation and regression analysis. All ethical issues were observed. Moreover, the authors did not report conflict of interest. Results: This study Investigated that emotional maturity and selfdiscrepancy variables determined religious attitudes with a factor of 0.10. The emotional maturity factor (beta-0.31) has the greatest impact on religious attitudes (p<0.01), and real-ideal self-discrepancy with beta 0.11 is the second factor influencing religious attitude in adolescent girls (p<0.05). In this explanation, real-ought self discrepancy had no significant effect on the religious attitude (p>0.05). Conclusion: The results showed that emotional maturity and selfdiscrepancy variables play important role in the religious attitude of adolescent girls. Therefore these variables must be considered to promote their religion, and field of necessary education to students such as life skills training should be provided to improve emotional maturity and selfdiscrepancy.