كليدواژه :
افراطيگري , همخيالسازي , قدرت , هويت , انسان , دازاين
چكيده فارسي :
اين مقاله براي پاسخ به پرسش «نقش قدرت و افراطيگري در خلق هويت انساني چيست»، بر اين فرضيه استوار گشته كه افراطيگري به عنوان يكي از شيوههاي اعمال قدرت، واكنش فرد يا افراد منقادِ قدرت در جهت بازپسگيري هويت خويش است. در اين پژوهش كه با رويكرد كيفي و تكيه بر روشهاي تفسيري صورت گرفته، شخصيت و هويت انسان از منظر انديشمندان حوزه فلسفه، سياست، روانشناسي و جامعهشناسي در تطبيق با ماهيت دازاين از نگاه «هايدگر» بررسي شده و دو گونه متفاوت و همزمانِ هويت براي هر فرد شناسايي شده است كه به آنها نام «هويت موجود» (به مفهوم آنچه فرد توسط آن شناسايي و تعريف ميگردد) و «هويت ممكن» (به مفهوم هويت تصويرشده در ذهن فرد و ديگر هويتهاي قابل تصور براي هر فرد) دادهايم. با بررسي دازاين كه بر پايه آشكاري خودش ميفهمد، ضرورت تطبيق هويت موجود و ممكن در زيست او مورد توجه قرار گرفته، با تمركز بر نقش قدرت و شيوههاي اعمال قدرت در پرتو اين هدف، پروسهاي از اعمال قدرت براي امكان- ابزارسازي ديگران به قصد تطبيق هويت موجود و ممكنِ اعمالكننده قدرت رخ مينمايد كه آن پروسه را «همخيالسازي» (به مفهوم روند دخالت، تغيير و تعيين آرزوها و در پي آن اهداف و خواستهاي افراد با شيوههاي مختلف در اشكال آگاهانه و ناآگاهانه و در نظر آوردن ديگران تنها به عنوان ابزاري براي فراهمسازي شرايط حصول خواستها، اهداف و آرزوهاي خود، نهاد خود، گروه خود، جامعه خود و...) ناميدهايم. منقادِ «همخيالسازي» كه براي بازپسگيري هويت ممكن خود و به انقياد كشاندن ديگران به واكنشهاي افراطي مبادرت ميكند، در حوزههاي گوناگون زيستِ دازاين پيگيري شده است تا اطراف هجومبرنده به هويت دازاين در زيست كنوني به منظور قابل محاسبه و پيشبينيپذير كردن دازاين مشخص شده، عوارض و اسباب افراطيگري نمايان گردد و بستري براي چارهانديشي فراهم آيد.
چكيده لاتين :
This article has been based on this hypothesis that extremism as one of the ways in which power is exercised, is a reaction of individual or individuals who are obedient of power for regaining identity for responding the question" What is the role of power and extremism in the creation of human identity". In this qualititative research by interpretative methods, human personality and identity in view of philosophy, politics, psychology and sociology scholars have been studied according to Martin Heidegger’s definition of "Man-Dasein"’s view and have been recognized and denominated two different synchronous types of "Identity" for every individual entitled: "Existent Identity" (in the sense of what a person identified and defined by it) and "Conceivable Identity" (in the sense of identity depicted in the mind of Person, and other imaginable identities for each person), which have relation and influence on each other. By reviewing "Dasein", who recognizes himself on his own base, the necessity of adapting existent and conceivable identity in his life is appeared, and by focusing on the role of power and the ways in which power is exercised in the light of adapting two types of identities as a goal, a process of exercising power is realized and named as "co- imagination" (in the meaning of the process of interference, change and determination of wishes, goals and desires of others in various ways -intentionally and unintentionally-, and considering others only as tools for providing conditions for gaining own demands, goals, aspirations or of own institution, group, community and . . . ). The subjection of this Co-imagination, who wishes to reclaim this "conceivable identity", while attempting extreme reactions, tending to subjugate the others, have been followed in different scope of "Dasein" to mark the invasive surroundings to Dasein Identity in order to make calculable and predictable version of Dasein, and to find the consequences and to provide the consequences and solution seeking means of extremism which may provide guidelines for afterthoughts.
