مقايسه دشواري هاي تنظيم هيجاني و پريشاني رواني در افراد معتاد و عادي

Comparison of the Difficulty of Emotional Regulation and Distress between Substance Abusers and Normal Individuals

پژوهش حاضر با هدف مقايسه دشواري هاي تنظيم هيجاني و پريشاني رواني در افراد معتاد و عادي انجام شد. روش پژوهش علي- مقايسه اي بود. جامعه آماري شامل كليه افراد خودمعرف جهت ترك اعتياد شهرستان آرادان بودند كه در زمستان سال 1395 به كلينيك ترك اعتياد مراجعه كرده بودند. جامعه آماري افراد عادي شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. نمونه اي به حجم 120 نفر (60 نفر عادي، 60 نفر معتاد) به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دشواري در تنظيم هيجان و مقياس استرس، اضطراب و افسردگي لاويبوند و لاويبوند بود. نتايج تحليل واريانس چند متغيره نشان داد كه بين مولفه هاي دشواري هاي تنظيم هيجاني (به جز فقدان آگاهي هيجاني) و استرس، اضطراب و افسردگي در افراد معتاد و عادي تفاوت معني داري وجود دارد. بدين صورت كه افراد معتاد در پرسش نامه دشواري هاي تنظيم هيجاني نمرات بالاتري داشتند. همچنين افراد معتاد در سه مولفه استرس، اضطراب و افسردگي نمرات بالاتري داشتند. در مجموع نتايج حاكي از آن بود كه افراد معتاد داراي مشكلاتي در تنظيم هيجان هستند و از اضطراب، استرس و افسردگي رنج مي برند. لذا اين موضوع بايد مورد توجه متخصصان اعتياد قرار گيرد.

The present study aims to compare the difficulties of emotional regulation and distress between substance abusers and normal individuals. The research method was causal-comparative. The population included all people who self-referred to addiction treatment centers in Aradan city in the winter of 1395/2017. The statistical population of the normal individuals was relatives of substance abusers. A total number of 120 individuals (60 normal people and 60 substance abusers) were selected through a convenient sampling method. The Difficulty in Emotion Regulation Scale (DERS) and the Depression, Anxiety, and Stress questionnaires (DAS) were used in this study. The result of the study showed that there were significant differences between the components of emotional regulation difficulties (except for the lack of excitement awareness), stress, anxiety, and depression in the group of substance abuser and the normal individual group. In addition, substance abusers had higher scores in the difficulties of emotional regulation questionnaire. Substance abusers also had higher scores in three components: stress, anxiety, and depression. Overall, the results showed that substance abusers have problems in regulating emotions and suffer from anxiety, stress and depression. Therefore, these issues have to be considered by therapists.