مقايسه تحمل پريشاني و عواطف مثبت و منفي بين افراد وابسته به مواد و عادي

The Comparison of Distress Tolerance and Positive and Negative Affects between Substance-Dependent Individuals and Normal Subjects

هدف پژوهش حاضر مقايسه تحمل پريشاني و عواطف مثبت و منفي در افراد وابسته به مواد و عادي بود. اين پژوهش يك مطالعه علّي – مقايسه اي بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل همه افراد وابسته به مواد مراجعه كننده به مركز حرفه آموزي و كار درماني شهر سمنان بود. همچنين، جامعه آماري افراد عادي شامل همراهان و بستگان افراد وابسته به مواد بودند. به منظور انتخاب نمونه، 80 نفر (40 نفر فرد عادي، 40 نفر فرد وابسته به مواد) به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه تحمل پريشاني و مقياس عواطف مثبت و منفي را تكميل كردند. نتايج تحليل واريانس چند متغيره نشان داد كه بين افراد وابسته به مواد و عادي در مولفه هاي تحمل پريشاني و عواطف مثبت و منفي تفاوت معني داري وجود دارد. بدين صورت كه افراد وابسته به مواد در پرسش نامه تحمل پريشاني نمرات پايين تري در مقايسه با افراد عادي داشتند. همچنين افراد وابسته به مواد در مولفه عواطف منفي نمرات بالاتري نسبت به افراد عادي داشتند. در مجموع نتايج حاكي از آن بود كه افراد وابسته به مواد داراي مشكلاتي در تنظيم هيجان هستند و از عواطف منفي رنج مي برند. لذا اين موضوع بايد مورد توجه متخصصان وابستگي به مواد قرار گيرد.

The aim of the present study was to compare distress tolerance and positive and negative affects between substance-dependent individuals and normal subjects. This research was a casual-comparative study. The research statistical population included all substance-dependent individuals referred to Semnan Internship and Work Therapy Center. Also, the statistical population of normal subjects included normal relatives of substance-dependent individuals. In order to select the sample, 80 subjects (40 normal subjects, 40 substance-dependent individuals) were selected by a convenient sampling method and completed the Distress Tolerance Scale and the Positive and Negative Affect schedule (PANAS). The results of multivariate analysis of variance showed that there is a significant difference between normal subjects and substance-dependent individuals on the components of distress tolerance and positive and negative affects, so that substance-dependent individuals had lower scores on the Distress Tolerance Scale compared to normal subjects. Also, substance-dependent individuals scored higher on negative affect than normal subjects. Overall, the results indicated that substance-dependent individuals had difficulties in emotion regulation and suffered from negative affect. Therefore, this issue should be considered by the experts of substance dependence.