عنوان مقاله :
اثرات پيش درمان تمرين استقامتي بر استرس ناشي از دوكسورو بيسين در موش هاي صحرايي
عنوان به زبان ديگر :
The pretreatment effects of endurance training on doxorubicin-induced stress in Wister rats
پديد آورندگان :
جمالي، شبنم دانشگاه آزاد واحد ساري - گروه فيزيولوژي ورزش , دبيدي روشن، ولي الله دانشگاه مازندران - دانشكده تربيت بدني - گروه فيزيولوژي ورزش , افشان، سمانه دانشگاه مازندران - دانشكده تربيت بدني - گروه فيزيولوژي ورزش
كليدواژه :
استرس اكسايشي , دوكسوروبيسين , كاتالاز , پروتئين شوك گرمايي
چكيده فارسي :
هدف از پژوهش حاضر، تاثير پيشگيرانه تمرين استقامتي بر تغييرات مقادير پروتئين شوك گرمايي و كاتالاز بافت كبد موش هاي صحرايي نر در پي تزريق حاد دوكسوروبيسين بود. روش كار: جامعه ي آماري اين پژوهش شامل 72 سر موش صحرايي نر بود كه به طور تصادفي به دو گروه كنترل و تمرين تقسيم شدند. سپس گروه هاي تمرين به گروه هاي تمريني 3 و 6 هفته اي تقسيم شدند. .در پايان دوره ي تمريني گروه هاي تمريني نيز بطور تصادفي به زير گروه هاي (دوز 10 ميلي گرم بر كيلوگرم دوكسوروبيسين و دوز 20 ميلي گرم بر كيلوگرم دوكسوروبيسين و سالين) تقسيم شدند. پس از گذشت 24 ساعت از آخرين جلسه ي تمريني، دوكسوروبيسين با دوز هاي مشخص (10 و 20 ميلي گرم بر كيلوگرم) و سالين 0/9 درصد به شكل زير صفاقي تزريق شد. ميزان پروتئين شوك گرمايي و كاتالاز بافت كبد به روش الايزا از طريق بافت كبد اندازه گيري شد. يافته ها: افزايش معنادار مقادير HSP72 در گروه C/DXR20 نسبت به گروه C/SAL ديده شد. تزريق دوز 20 ميلي گرم بر كيلوگرم پس از تمرين هاي 3 و 6 هفته اي باعث افزايش معنادار CAT نسبت به گروه هاي (3wEX/SAL) و (6wEX/SAL) گرديد. نتيجه گيري: بهره گيري از شيوه هاي غيردارويي مانند تمرينات استقامتي ميان مدت و كوتاه مدت قبل از تزريق داروي دوكسوروبيسين ميتواند از طريق افزايش مكانيزم هاي حمايتي و كاهش استرس اكسايشي از سميت كبدي ناشي از دارو بكاهد و به عنوان يك رويكرد پيشگيرانه قبل از درمان دوكسوروبيسين مورد استفاده قرار گيرد.
چكيده لاتين :
Introduction:
This study aimed to investigate the preventive effects of resistance training on heat shock protein and
the hepatic level of catalase in Wister rats following acute administration of doxorubicin.
Materials and Methods:
The statistical population consisted of 72 male rats (60 days) randomly divided into control and
exercise groups. The exercise group was then divided into two groups of 3 and 6 weeks training. At
the end of the exercise period, the exercise groups were randomly divided into subgroups to receive
specific doses of doxorubicin 24 hours after the last training session (10 mg/kg bw and 20 mg/kg bw)
and saline 0.9 percent. After the biopsy, ELISA method was used to measure levels of HSP72 and
catalase in the liver.
Results:
A significant increase was observed in HSP72 levels in the control/DXR20 groups compared to
control/saline groups (p=0.001). Injecting a dose of 20 mg/kg bw after 3 and 6 weeks training caused
a significant increase in catalase, compared to the 3 and 6 weeks exercise/saline groups (p=0.001,
0.003).
Conclusion:
The use of non-pharmacological methods such as medium-term and short-term resistance exercise
before administering doxorubicin can reduce drug-induced liver toxicity through supportive
mechanisms and decreasing the oxidative stress and can be used as a protective approach before
administering doxorubicin.
عنوان نشريه :
مجله علوم پزشكي پارس
عنوان نشريه :
مجله علوم پزشكي پارس