كليدواژه :
تلاشهاي گريز , گرايش به مهاجرت , امنيت هستي شناختي , تحقق عملي هويت بازانديشانه , بازانديشي در هويت , هويت
چكيده فارسي :
در سالهاي اخير، مهاجرت از كشور به عنوان رفتاري رايج در ميان طيفي از متخصصان و دانشجويان جوان ديده ميشود. طبق آمار موجود، ايران در زمرة كشورهايي است كه داراي نرخ بالا و روند رو به افزايشي از مهاجرت نيروهاي آموزش ديده و متخصص در دهه هاي اخير است. نظر به اهميت نيروي انساني متخصص و جوان براي توسعة ملي، به ويژه در فرصت علل و عوامل خروج آنان مسئله اي مهم و پنجره جمعيتي تاريخي اجتماعي موسوم به درخور تأمل خواهد بود. پژوهش حاضر با رويكرد ساختارعامليت و با هدف كندوكاو پيرامون دلايل ژرفتر موضوع، تغيير نظامهاي معنايي، تحولات هويتي و بازانديشي هويت در بستر تحولات ملي جهاني را به عنوان يكي از عوامل اصلي تأثيرگذار بر گرايش به مهاجرت در بين دانشجويان تحصيلات تكميلي بررسي كرده است. پژوهش به روش پيمايش انجام شده و داده ها پرسشنامه، از 272 نفر دانشجوي تحصيلات تكميلي در چهار دانشگاه دولتي واقع در شهر تهران كه به روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شده بودند، جمع آوري شده است. نتايج 41 درصد دانشجويان مورد مطالعه، تمايل زيادي نسبت به مهاجرت داشته اند نشان داد كه 5 كه با افزايش ميزان بازانديشي در هويت بر ميزان گرايش مذكور افزوده شده و بالعكس، با افزايش امكان تحقق عملي بازانديشي ذهني، از آن كاسته شده است. همچنين احساس امنيت هستي شناختي (متغير واسط) با گرايش به مهاجرت از كشور متغير وابسته رابطة منفي داشت. در مجموع، متغيرهاي تحقق عملي هويت بازانديشانه، احساس امنيت هستي ناختي و نيز متغيرهاي زمينه اي وضعيت تأهل و اشتغال، بيشترين تأثير را بر گرايش به مهاجرت داشته و به عنوان متغيرهاي پيش بيني كننده متغير وابسته در رگرسيون چندمتغيره ظاهر شده اند. همچنين موازي با رويكرد نظري مبنا، تحقق عملي بازانديشي ذهني در هويت نهايتاً احساس امنيت وجودي و استقرار ايمن در محيط زندگي را به دنبال داشت.
چكيده لاتين :
In recent years “emigration” from Iran has become a common behavior among a lot of young specialists and students. According to statistics, Iran is among countries that have high and increasing rate of trained human resource migration. Considering the importance of young skilled human resource role in national development, especially in the socio-historical opportunity called "demographic window", the reason of migration is a significant and important subject to study.
Taking up structure-agency approach, current research studies meaning system changes, identity changes and identity reflection in context of national and transnational changes in order to explore deeper reasons of influential factors on migration among higher education students. The method of this research is survey and it has 272 samples from 4 state universities in Tehran which are selected through Cochran formula, using cluster sampling. The outcomes of statistical analysis showed that about 41.5% of students, have a great tendency to emigrate and increase in reflexivity resulted in increase in migration tendency and vice versa, increased possibility of practical realization of reflexive identity resulted in its decrease. There was a significantly meaningful negative relationship between feeling ontological security as an intermediate variable, with a tendency to emigration (the dependent variable). Based on the results of multiple regression, the following variables have the greatest impact on attitude to emigration: practical reflexive identity, ontological security, marital status, employment status which have been proposed as the predictor variables for the dependent variable. According to the theoretical approach, possibility of practical realization of reflexive identity, completes its mental reflexivity process and finally, creates the ontological security and feeling safe positioning in the living space. Therefore, in order to control the tendency of educated young people to emigrate and positively confront escape attempts, the feasibility of realizing the practical dimensions of reflexive identity should be considered. There also should be serious activities on organizing and improving life status in terms of marriage conditions and securing employment
