نقدي با يك سوگيري برآمده از سوء برداشت اهداف و مدعاها » تبريز، شهر بدون گدا « پاسخ نقد مقاله

 A Biased Critique Based on Misunderstanding of the Aims and Claims The Answer to the Criticism of the Article “Tabriz, the City without Beggars

مقاله تبريز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه­ شناختي مواجهه شهروندان با پديده تكدي‌گري كه در شماره بهار و تابستان 1396مجله مسائل اجتماعي ايران منتشر شده، مورد نقد عالمانه همكاران ارجمند آقايان دكتر محمدرضا طالبان و دكتر محسن نوغاني قرار گرفته است. اين نقد در همين شماره مجله (بهار و تابستان 1397) چاپ شده است. با تشكر از همكاران محترم به خاطر طرح ديدگاه ­هاي انتقادي خود، در اين نوشته تلاش مي شود به نقد مطرح شده به اجمال پاسخ داده شود. نقد طالبان و نوغاني داراي سه محور اصلي به شرح زير است: 1.‌ طرح تحقيق داراي تورش انتخاب است و مطالعه مورد انتخاب شده يعني شهر تبريز نمي تواند ما را به يك تبيين علي قانع كننده برساند؛ 2.‌ روش انتخاب شده يعني روش كيفي و نظريه زمينه اي براي موضوع تحقيق مناسب نيست؛ 3.‌ نويسندگان مقاله دانش عاميانه را بر دانش علمي مرجح دانسته اند، در حالي كه دانش عاميانه در مقابل دانش علمي فاقد ارزش و اعتبار است.