اولويت بندي مؤلفه هاي فرهنگ سازماني از منظر نهج البلاغه در دانشگاه اسلامي

Prioritizing the Components of Organizational Culture from the Perspective of Nahjolbalaghe in Islamic University

هدف پژوهش حاضر، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ مؤلفه‌هاي فرهنگ سازماني از منظر نهج‌البلاغه و رﺗﺒﻪﺑﻨﺪي آنها براي اعضاي هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس از منظر دانشجويان مقطع دكتري اين دانشگاه بود. در اين پژوهش، فرهنگ سازماني از منظر نهج‌البلاغه و 9 مؤلفۀ آن شامل اخلاص، يادگيري و دانش‌افزايي، وجدان كاري، بهبود مستمر، مردم‌داري، نظم و انضباط، مشورت و هم‌انديشي، خود ارزيابي و عدالت در نظر گرفته شد. روش: پژوهش حاضر، كاربردي و از نظر نحوۀ گردآوري داده‌ها نيز توصيفي از نوع پيمايشي است. براي اولويت‌بندي مؤلفه‌هاي فرهنگ سازماني از آزمون فريدمن استفاده شده است. جامعۀ آماري تحقيق، شامل كليۀ دانشجويان مقطع دكتري دانشگاه تربيت مدرس تهران بود. نمونۀ آماري تعداد 270 نفر از دانشجويان بودند كه به صورت تصادفي و از طريق فرمول كوكران به دست آمد. پايايي پرسشنامه با استفاده از ضريب آلفاي كرانباخ، روايي محتوا با استفاده از نظر متخصصان آشنا به موضوع پژوهش و روايي سازه نيز با بهره‌گيري از معادلات ساختاري تأييد شد. همچنين براي تجزيه و تحليل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS و PLS استفاده شد. يافته‌ها: نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده‌ها نشان داد كه يادگيري و دانش‌افزايي به عنوان مهم‌ترين مؤلفه و ابعاد مختلف عدالت در ردۀ دوم اهميت مؤلفه‌هاي فرهنگ سازماني از منظر دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس قرار دارند. نتيجه‌گيري: بر اساس يافته‌هاي پژوهش براي ارتقاي فرهنگ سازماني مبتني بر نهج‌البلاغه بايد بر يادگيري و دانش‌افزايي اساتيد و همچنين رعايت عدالت، بيش از ساير موارد تأكيد كرد.

The aim of this study is in the first stage identifying the components of corporate culture from the perspective of Nahjolbalaghe and in the second stage rankings, these components for faculty members on Tarbiat Modares University from the perspective of the university PhD students. In this research has been considered organizational culture from the perspective of Nahjolbalaghe and 9 components includes devotion, learning and increasing knowledge, job conscience, continuous improvement, people love, discipline, consultation, self-assessment, justice. Method: The present research is applied with regard to the type and with regard to data collection is descriptive – survey. To prioritize the organizational culture components was used the Friedman test. The population of this study included all PhD students of Tarbiat Modares University in Tehran. Statistical sample includes 270 people that obtained randomly through the Cochran formula. Reliability of the questionnaire confirmed by using the Cronbach's alpha coefficient, content validity confirmed by using the familiar experts with the subject of research, and its construct validity confirmed by using structural equation. Also, to analyze the data has been used SPSS and PLS software's. Results: The results of data analysis indicated that learning and increasing knowledge is the most important components and different aspects of justice is in second priority from the perspective of Tarbiat Modarres university students. Conclusion: Based on the research findings, to enhance the organizational culture based on Nahjolbalaghe should be emphasized on professors learning, personal knowledge and justice more than other cases.