رابطه هوش‌هاي چندگانه با ويژگي شخصيتي كارآفريني و خلاقيت دانشجويان كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي

زمينه: در قرن حاضر نظريه مهمي به‌منظور توضيح تفاوت‌هاي فردي به وجود آمده كه نظريه هوش‌هاي چندگانه است ونقش كليدي در خلاقيت افراد دارد. از سويي ديگر كارآفريني نيز در عمل توانايي خلق يك‌چيز از هيچ است. از عمده‌ترين جريان‌هاي حاكم بر حيات بشري در آغاز هزاره سوم ميلادي فرايند كارآفريني و خلاقيت است كه اساس و بسترساز تغيير و تحول و دگرگوني است. در اين راستا به نظر مي‌رسد مسئولان رشته‌هاي مختلف علوم تربيتي بايد در جستجوي عواملي باشند كه با كارآفريني ارتباط داشته و قابليت پيش‌بيني و تأثيرگذاري بر آن را داشته باشند و در محيط دانشگاه‌ها با برنامه‌ريزي بر روي آن‌ها و همچنين آموزش‌هاي لازم دانشجويان براي خوداشتغالي آماده كنند. هدف: هدفاز اين پژوهش بررسي رابطه هوش‌هاي چندگانه با ويژگي شخصيتي كارآفريني و خلاقيت دانشجويان كارشناسي ارشد بوده است. روش: روش پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري پژوهش آن را كليه دانشجويان كارشناسي ارشد دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر به تعداد۲۷۹نفر در سال تحصيلي ١٣٩٤-۹۵ تشكيل دادند. با استفاده از نمونه‌گيري طبقه‌اي سهمي ۱۶۲ نفر مطابق جدول مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوري داده‌هاي موردنياز از سه پرسشنامه استفاده شد:۱پرسشنامه هوش چندگانه ۲ پرسشنامه ويژگي شخصيتي كارآفريني ۳ پرسشنامه خلاقيت. براي به دست آوردن روايي پرسشنامه از روش محتوايي و صوري استفاده شد. ضريب پايايي از طريق آلفاي كرونباخ محاسبه شد. جهت تجزيه‌وتحليل داده‌ها از روش آمار توصيفي و آمار استنباطي و آزمون‌هاي همبستگي و تحليل رگرسيون چندگانه استفاده‌شده است. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه بين هوش زباني – كلامي، هوش رياضي – منطقي، هوش جسمي – حركتي، هوش فضايي، هوش درون فردي، هوش ميان فردي، هوش طبيعت‌گرا، با ويژگي شخصيتي كارآفريني رابطه مستقيم و معنادار وجود دارد. نتيجه‌گيري: با توجه به يافته‌ها مي‌توان نتيجه گرفت كه با شناسايي دقيق و درست انواع هوش‌ها در دانشجويان مي‌تواند بسترساز كارآفرين شدن و يا اينكه سبب بروز روحيه كارآفريني در دانشجويان و زمينه‌ساز ايجاد خلاقيت در دانشجويان شوند.