سايه روشن مديريت بدن در زنان ديندار

با توجه به گسترش مديريت بدن در دهه‌هاي اخير و نقش غير قابل انكار مذهب در زندگي اجتماعي افراد، در اين پژوهش تلاش شدكه نقش مديريت بدن را در زنان ديندار بررسي شود. وجود تناقض در تحقيقات تجربي و چالش‌هاي نظري ما را بر آن داشت كه از روش كيفي و راهبرد گراندد تئوري استفاده كنيم. داده‌هاي اين پژوهش از طريق مصاحبه با 9 نفر از زنان ديندار شهر مشهد انجام شده است. بعد از انجام كدگذاري باز 9 مقوله محوري شناسايي شد كه شرايط علّي، بسترهاي زمينه‌اي و شرايط مداخله‌گر مؤثر بر انجام مديريت بدن و يا پرهيز از آن را معين مي‌نمودند. يافته‌هاي اين پژوهش نشان ‌داد كه جامعه ديندار مي‌تواند به سمت مديريت بدن به‌ويژه، در عرصه عمومي پيش رود. بسترهاي زمينه‌ساز براي شكل‌گيري چنين رخدادي مانند جامعه‌پذيري ديني افراد، تصوير ذهني آنها از خودشان، دغدغه تغيير ظاهر و نگراني از پذيرش اجتماعي از سوي ديگران مي‌باشد. شبكه روابط اجتماعي ترغيب‌كننده به همراه نگاه گزينش‌گرانه به دين جزء شروط علّي اين رخداد بوده و نداشتن مشغله‌هاي فردي نقش تسهيل‌گر اين فرايند است. در نهايت هويت التقاطي ديني/ انطباق ديني را به‌عنوان هسته نظري پژوهش خود برگزيديم.