سندرم پيش از قاعدگي و عوامل مرتبط با آن در دانشجويان دانشگاه رازي كرمانشاه

Premenstrual Syndrome (PMS) and Some of Its Related Factors in Girl Students of Razi University of Kermanshah

زمينه: سندرم پيش از قاعدگي عود دوره اي علايم جسمي، شناختي، هيجاني و رفتاري است كه در طي فاز لوتئال رخ ميدهد و چند روز پس از شروع قاعدگي از بين م يرود و عملكرد و ارتباطات شخص را در طول دوران پيش از قاعدگي مختل ميكند. اين مطالعه به منظور بررسي شيوع سندرم پيش از قاعدگي و برخي عوامل مرتبط با آن انجام شد.1393 در دانشگاه رازي - روش كار: اين تحقيق توصيفي– تحليلي در سال تحصيلي 94 كرمانشاه انجام شد. جامعه اين تحقيق شامل كليه دانشجوياني بود كه در خوابگاه هاي دخترانه دانشگاه رازي اقامت داشتند و نمون هگيري به صورت تصادفي خوشه اي انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سنجش روزانه شدت علايم سندرم پيش از قاعدگي برگرفته اين پرسش نامه ها براي مدت دو سيكل پر شدند(، و پرسشنامه ( DSM-IV از معيارهاي و با استفاده از روش هاي آمار SPSS دموگرافيك جم عآوري شدند. داده ها با نر م افزار توصيفي و آزمون مجذور كاي، تجزيه و تحليل شد. يافته ها: نتايج نشان داد كه از 247 نفري كه پرسشنامه ها را به صورت صحيح پر كرده بودند 173 نفر ( 70 %) از دانشجويان طبق تعريف، ملا كهاي سندرم پيش از قاعدگي را دارا بودند. 63 نفر ( 36 %)مبتلا به نوع خفيف، 81 نفر ( 46 %) مبتلا به نوع متوسط و 29 نفر ارتباط آماري معني داري بين سن، .(P>0/ %16 )مبتلا به نوع شديد اين اختلال بودند ( 05) تعداد روزهاي قاعدگي و تعداد روزهاي سيكل قاعدگي، سن منارك، وضعيت تاهل، سطح وضعيت اقتصادي و سطح تحصيلات والدين با ابتلا به سندرم پيش از قاعدگي وجود نداشت، و سابقه وجود علايم در نزديكان، (BMI) اما بين ابتلا به اين سندرم و شاخص توده بدني ارتباط آماري معني داري وجود داشت. علايمي كه بيشترين شيوع را داشتند به ترتيب علايم جسماني، افسردگي، نوسا ن خلق و اضطراب بودند. نتيجه گيري: در مطالعه حاضر، تقريبا بيش از دو سوم از زنان در سنين باروري مبتلا به درجاتي از سندرم پيش از قاعدگي بودند و احتمال ابتلا به اين اختلال در افرادي كه سابقه خانوادگي مثبت، و شاخص توده بدني بيشتري داشته باشند، بالاتر است

Introduction: Premenstrual Syndrome (PMS) is a periodical experience of specific physical and psychological symptoms during the luteal phase of the menstruation cycle and will disappear within a few days of the onset of menstruation. These symptoms are severe and very disabling in some women and interfere with their career, social function and family relations. In this study we aimed to evaluate the prevalence of PMS and some of its related factors. Methods: This descriptive-analytic study was performed on a group of female students from Razi University. Samples were selected using the probability cluster sampling method. PMS and demographic questionnaire were used. Statistical analysis was performed using Chi-square tests and descriptive method by SPSS 19 software. Results: Seventy percent of samples suffered from PMS; 16% suffered from severe type, 46% average type and 36% mild type (p>0.05). PMS did not have any significant relation with menstrual cycle, menstruation days, menarche, marital status, economic status, and parents’ education status; however it had significant relation with BMI and history of PMS in the family. The more prevalent symptoms were respectively physical symptoms, depression and anxiety. Conclusion: PMS affects more than 70% of reproductive aged women and probably this disorder is more prevalent in women with high BMI and history of PMS in family.