عنوان مقاله :
پيشداشت كماليافتگي؛ شرط ضروري فهم و كژفهمي نزد گادامر
پديد آورندگان :
مقراضچي ، رضا دانشگاه بين المللي امام خميني(ره) , رعايتجهرمي ، محمد - گروه فلسفه
كليدواژه :
پيشداشت كماليافتگي , انتظار كماليافتگي , پيشمعنا , فرافكني معنا , گادامر
چكيده فارسي :
هدف اصلي نوشتار حاضر، واكاوي استلزام پيشداشت كماليافتگي بهعنوان شرط ضروري فهم و كژفهمي در گادامر است. جهت دستيابي به اين هدف از روش تحليلي بهره گرفته شده است. گادامر، فرض موقتيِ مفسر در خوانش هر متن، مشتمل بر دو عنصر صوري (وحدت و انسجام دروني) و محتوايي (حقيقتكاملبودن) را پيشداشتِ كماليافتگي مينامد. او بر آن است كه فهم يك متن با فرافكندن معناي اوليۀ مفسر آغاز ميگردد، اما اگر دوْر هرمنوتيكي با پيشمعنايي درست به جريان نيفتد، عمل فهم شكست خواهد خورد؛ زيرا تناسب ميان پيشمعناي مفسر و خود متن، محل ترديد است؛ ازاينرو هنگامي كه متني خوانده ميشود، فرض وحدت و انسجام دروني آن، نخستين فرض ضروري، جهت اصلاح، رد يا تأييد پيشمعنايِ اوليه مفسر است؛ ولي اين فرض، ناكافي است و لازم است مفسر، حقيقت كامل متن را نيز بهطور موقت، جهت آزمودن پيشمعنا و پيشداوريهاي خود مفروض گيرد؛ زيرا اگر مفسر، صرفاً با پيشفرض انسجام متن، به فهم جزئيات آن بپردازد، ممكن نيست كه آن جزئيات بتوانند نادرستي معناي اوليۀ محدود و تحريفشده را نمايان سازند. پيشداشت كماليافتگي، فرضِ قابل فسخِ مرجعيت متن است كه پيشداوريها و طرزفكرهاي شخصي و دلبخواهانۀ مفسر را به چالش كشيده و مقدمهاي جهت اصلاح يا تأييدشان ميگردد. پيشداشت كماليافتگي، بايستۀ فهم است و در خور واكاوي؛ زيرا هر مفسري در تلاش براي فهم، كماليافتگي متن را پيشبيني ميكند تا با كشمكش ميان معناي پيشبيني شده و مقاومت متن از تفسير نامناسب، دلبخواهانه و ذهنيتگرايانه بپرهيزد.