شماره ركورد :
1032031
عنوان مقاله :
كاركرد الگوي بازدارندگي در جنگ پيشگيرانه امريكا عليه عراق در سال 2003 م (با تأكيد بر عوامل اثرگذار داخلي عراق)
پديد آورندگان :
افشردي ، محمدحسين دانشگاه عالي دفاع ملّي , نوروزاني ، شهرام دانشگاه عالي دفاع ملّي , چراغ ، جليل دانشگاه عالي دفاع ملّي
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
59
تا صفحه :
82
كليدواژه :
كاركرد الگو , بازدارندگي , ژئوپليتيك , جنگ پيشگيرانه
چكيده فارسي :
بازدارندگي راهبردي است كه طي آن يك قدرت، از تهديد به انتقام‌گيري براي ممانعت از حمله دشمن استفاده مي‌كند. ايده بازدارندگي به اندازه خودِ جنگ قدمت دارد. با توجه به توانمندي‌هاي نظامي طرفين، دو نوع بازدارندگي متقارن و نامتقارن قابل بحث است. در بازدارندگي نامتقارن موازنه وحشت اساس توازن خواهد بود و در آن از الگوها، روش‌ها و سخت‌افزارهاي ناهمگون، ناهم‌جنس و متفاوت استفاده مي‌شود. بهانه وجود سلاح‌هاي كشتار جمعي در عراق از سوي آمريكا به نوعي عدم تعادل و حالت بازدارندگي نامتقارن را بين رژيم عراق و ايالات متحده آمريكا ترسيم نمود. كشور عراق از ده سال قبل از تهاجم آمريكا و متحدين به آن با معارضه گروه‌هاي داخلي و مخالفت‌هاي بين‌المللي روبه‌رو بوده است. از ديد صاحب‌نظران علل ريشه‌اي بحران عراق در دو دسته عوامل داخلي و عوامل خارجي قابل برشماري است. شرايط به وجود آمده پس از حادثه 11 سپتامبر، موجب شد تا دولتمردان ايالات متحده آمريكا سياست خارجي يك‌جانبه‌گرايي، تهديد و اجبار را در فضاي سياسي بين‌المللي اتخاذ نمايند. دو رويداد يعني فروپاشي ابرقدرت شوروي و ظهور آشكار ابرتروريسم به يكباره نشان دادند كه بازدارندگي در قالب يك راهبرد، براي آمريكا ديگر موضوعيت ندارد و به جاي آن «ره‌نامه جنگ پيشگيرانه» به عنوان جايگزين اتخاذ گرديد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه تعداد 12 عامل اثرگذار داخلي بيشترين تأثير را در اين خصوص داشته‌اند كه عدم درك راهبردي صدام از رفتار جامعه بين‌الملل، به ويژه آمريكا و روسيه در تهاجم به آن كشور، مهم‌ترين عامل شكست بازدارندگي نظامي عراق بوده است. نوع تحقيق توسعه‌اي كاربردي و روش آن توصيفيتحليلي با رويكرد موردي زمينه‌اي بوده و هدف آن بررسي كاركرد الگوي بازدارندگي در جنگ پيشگيرانه امريكا عليه عراق در سال 2003 م با تأكيد بر عوامل داخلي عراق است.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
امنيت ملي
عنوان نشريه :
امنيت ملي
لينک به اين مدرک :
بازگشت