شماره ركورد :
1033010
عنوان مقاله :
تأملى بر نقش دانش شخصى از موقعيت طراحى در شكل گيرى مولدهاى اولية طراحى
پديد آورندگان :
كلامى, مريم دانشگاه زنجان - دانشكده مهندسي , نديمى، حميد دانشگاه شهيد بهشتي
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
19
تا صفحه :
32
كليدواژه :
مولد اولية طراحى , موقعيت طراحى , طراحى معمارى , دانش طراحى , دانش شخصى
چكيده فارسي :
مولد اولية طراح فكر، هدف، و ايدة ساختاردهنده اى است كه او در ابتداى كار برمى گزيند و اقدامات طراحانة بعدى را به تبع آن انجام مى دهد . نقش مولد اوليه، اين عامل آغازگر و توسعه دهندة طرح، از طرفى و همچنين پيچيدگى و چالش برانگيز بودن مرحلة شكل گيرى مولدها براى طراحان خصوصاً دانشجويان طراحى از طرف ديگر، پژوهش هاى مهمى را در حوزة طراحى پژوهى موجب گرديده است. اگر بپذيريم كه طراحى يك فرايند مبتنى بر دانش است، نقش مهم دانش طراح نسبت به موقعيت طراحى، كه شامل موضوع و بستر طرح است، در مرحلة شكل گيرى مولد اوليه و آغاز طراحى نيازى به اثبات ندارد. تجربة طراحى و آموزش آن نشان مى دهد كه مطالعات اوليه و جمع آورى اطلاعات در شروع طراحى دانشى را در خصوص موقعيت طراحى مى سازد كه معمولاً كمك مؤثرى به شكل گيرى مولد اوليه و آغاز طراحى نمى كند. اين دانش از موقعيت طراحى، از روندى تحليلى كسب مى شود و به همين دليل معمولاً توانايى ايجاد يك تصور منسجم و يكپارچه از موقعيت طراحى را ندارد. مقالة حاضر معرفى نوعى از دانش طراحى است كه نقش مؤثرترى در شكل گيرى مولدها داشته باشد. دانش طراحى معمارى را بر اساس « نظرية دانش ضمنى » مي توان به دو نوع دانش ضمنى (شخصى) و صريح تقسيم كرد. در اين تقسيم بندى، دانش شخصى، طبق تعريف، دانش غيرقابل گفتن و منحصر به فرد، در بين عوامل مؤثر بر طراحى و موقعيت طراحى است، كه از طريق تجربة مستقيم كسب مي شود. دانش صريح، در مقابل، دانش قابل بيان و عمومى در ميان عوامل مذكور است. مطالعه و استخراج وجوه اين دو گونه دانش از يك سو و وجوه مولدهاى اوليه از سوى ديگر، مبين اين واقعيت است كه دانش شخصى، با اتكا به دريافتى از كليت يكپارچه و معنادار موقعيت طراحى كه ترجيحات و باورهاى شخصى طراح از موضوع و بستر طراحى را نيز در بر مي گيرد، نقش مؤثرترى در شكل گيرى مولدهاى اوليه به منزلة يك كل يكپارچة ناشى از ساختار ذهنى طراح دارد.
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
صفه
فايل PDF :
7549054
عنوان نشريه :
صفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت