تحليل تشخيصي جامعه شناختي ويژگي هاي ساختاري گروه همفيل در بقا ازدواج (مطالعه موردي شهر تبريز)

Sociological Discriminant Analysis of Hemphill's Index in Marriage Survival (Case of Study: Tabriz City)

كونيگ[i]، با بيان نظام اجتماعي خانواده به منزله گروه كوچكي كه بين دو نظام ديگر قرار دارد، دو نوع نگرش اساسي را در مورد خانواده، مطرح مي­كند. نگرش به خانواده در ارتباط با كل جامعه و نگرش به خانواده به منزله گروهي كوچك. كه اين نوع نگرش، بر دو نوع تجزيه و تحليل جامعه شناسانه كلان و خرد منطبق است. در اين مقاله، خانواده به عنوان گروه نخستين، با نگرشي خرد و كلان، مورد مطالعه ­اي پيمايشي قرار گرفت. پرسش نامه ­ي ابعاد گروه هم فيل(1973)[ii]،، شامل 12 متغير، نفوذ پذيري، انعطاف­ پذيري، كنترل، قدرت، انسجام، مشاركت، صميميت، قشربندي، رضايت، استقلال، ثبات ازدواج و هم­ساني، به كار گرفته شد، تا نقش متغيرهاي موثر در بقا گروهي را در بقا ازدواج و خانواده، مورد آزمون قرار دهد. نمونه­ اي به كمك فرمول كوكران، به حجم 386 نفر از افراد متاهل شهر تبريز، كه از سال 1370 به بعد ازدواج كرده بودند، مورد گزينش به روش سهميه بندي تصادفي، قرار گرفت و داده ها، به كمك روش آماري آناليز تشخيصي[iii]، تجزيه و تحليل گرديدند. نتايج تحليل حاكي از آن بود كه: تابع تشخيص بقا ازدواج، شامل متغيرهاي قدرت، انسجام، مشاركت، صميميت، قشربندي، رضايت، استقلال، ثبات و هم­ساني، براي دو گروه افراد متاهل و مطلقه، مي­باشد. به عبارت ديگر، از طريق اين متغيرها، مي­توان تشخيص داد كه بقا ازدواج ممكن است يا خير. و سه متغير ديگر، يعني، نفوذ پذيري، انعطاف­ پذيري و كنترل، رابطه معني­داري با بقا ازدواج نداشت. از آن جايي كه اين متغيرها، در برگيرنده­ي عوامل ذهني و عيني خرد و كلان هستند. بنابراين، فرايند جامعه ­پذيري افراد در مورد الگوهاي انسجام، مشاركت، استقلال، قشربندي، هم­ساني، صميميت در خانواده، در نگرش او به ازدواج و عملكرد بهتر زندگي زناشويي و در نهايت رضايت از آن و بقا ازدواج او، نقش به سزايي دارد.