عنوان مقاله :
انقلاب براي رهايي يا اصلاحگري در درون نظم مستقر؛ بررسي تطبيقي علل عقبماندگي مسلمين و راههاي برونرفت از آن در آراء گولن و شريعتي
عنوان به زبان ديگر :
Revolution for Emancipation or Reformism within the Existing Order: A Comparative Study of the Causes of Muslims’ Underdevelopment and the Way out of it in the Views of Gülen and Shariati
پديد آورندگان :
ملايي، محمدرضا دانشگاه فردوسي , تقوي، محمدعلي دانشگاه فروسي مشهد , اطهري، حسين دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
فتحالله گولن , علي شريعتي , اسلام , راه رهايي , عقبماندگي
چكيده فارسي :
عقبماندگي جوامع اسلامي يكي از مهمترين دغدغههاي انديشمندان معاصر مسلمان بوده است و آنان به روشهاي مختلف به اين امر واكنش نشان داده و در پي چاره جويي بر آمدهاند. در اين مقاله چرايي عقب ماندگي مسلمين و راههاي برون رفت از آن در آراء دو تن از متفكران مسلمان معاصر يعني علي شريعتي و فتحالله گولن مورد بررسي قرار گرفته است. در اين پژوهش با استفاده از منابع كتابخانه اي و همچنين با بهره گيري از سخنرانها و منابع اينترنتي مورد تحليل و تفسير قرار گرفته است. بر اساس يافتههاي اين پژوهش به نظر ميرسد گولن و شريعتي هردو به موضوع عقب ماندگي مسلمين توجه ويژهاي داشتهاند، اما هيچكدام از زاويه نظريات جامعهشناسانه يا اقتصادي توسعه به اين مسئله ننگريستهاند، بلكه به مثابه انديشمندان ديني مدرن آن را مورد بررسي قرار دادهاند. هردو انديشمند به عوامل سياسي، اجتماعي و فرهنگي عقب ماندگي اشاره ميكنند، ولي اصليترين عامل داخلي را دور شدن از اسلام واقعي ميدانند و براي برون رفت از عقبماندگي نيز ارائه يك نگاه نو به اسلام را ضروري ميشمارند. شريعتي اسلام را در قالب يك ايدئولوژي انقلابي مطرح ميكند كه داراي برنامههاي جامعي براي زندگي بشري است تا از اين طريق تحرك و بيداري را به جامعهي اسلامي بازگرداند. گولن نيز با تاكيد بر ايمان و اخلاق، مسلمين را به حضور فعالانه در عرصه هاي اجتماعي دعوت ميكند؛ اما برداشت او از اسلام در قالب يك آئين مدني ارائه ميشود.
چكيده لاتين :
Most Muslim thinkers believe that, after a golden period of culture and civilization, Islamic societies are now in decline, which has become more obvious in recent centuries due to the contact with the West. Having become conscious of their underdevelopment, Muslims reacted to this problem in various ways. In this article, the causes of such underdevelopment and the way out of it are examined, on the basis of views of two contemporary Muslim thinkers: Ali Shairati and Fethullah Gülen. The findings of the research indicate that both thinkers have been concerned with the issue of the decline in Islamic societies. Nevertheless, they did not view the issue from a sociological or economic perspective, but considered it as modern religious thinkers. Both point to political and socio-cultural causes of the decline, but regards Muslims’ distance from the true Islam as the main cause, considering the need for a new account of Islam as the way out the crisis. Shariati speaks of Islam as a revolutionary ideology encompassing a comprehensive plan for human life. Also, Gülen calls Muslims for active participation in social arena, while introduces his account of Islam within a civic framework
عنوان نشريه :
جستارهاي سياسي معاصر
عنوان نشريه :
جستارهاي سياسي معاصر