رابطه آزارديدگي و خشونت دوران كودكي با صميميت زناشويي در زوجين ناسازگار

Relationship of Abuse and Violence in Childhood with Marital Intimacy Among Discordant Couples

هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه بين آزارديد‌گي وخشونت دوران كودكي با صميميت زناشويي در زوجين ناسازگار بود. روش: نمونه عبارت بود از شصت زوج ناسازگار كه به روش نمونه‌گيري در دسترس از بين زوجين متقاضي طلاق توافقي دادگاه‌هاي شهر قزوين انتخاب شدند وبه پرسشنامه‌‌كودك آزاري در ايران و مقياس مواجهه كودك با خشونت خانگي ادلسون و همكاران و صميميت زوج‌ها اوليا و همكاران پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده ازضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون تحليل شدند. نتايج: يافته‌ها نشان داد بين آزارديدگي و خشونت دوران كودكي با صميميت زناشويي زوجين ناسازگار رابطه وجود دارد. وآزار‌ديدگي و خشونت دوران كودكي، ناسازگاري زوجين را پيش‌بيني مي‌كند. (05/>P) بحث و نتيجه‌گيري: مي‌توان نتيجه گرفت آزارديدگي و خشونت دوران كودكي به‌علت تاثيري كه به ميزان دلبستگي افراد دارد ميزان اعتماد فرد را كاهش داده و اين موضوع سبب كاهش صميميت زناشويي مي‌شود.

Intimacy in a marital relationship is the process of connection, self-understanding, and self-disclosure in the presence of a partner, which can be affected by different factors. This research aimed to determine the relationship between abuse and violence in childhood with marital intimacy among discordant couples. Methods: The sample of this study was sixty discordant couples which were selected using convenience sampling from the couples whom were applicants of uncontested divorce in the courts of Qazvin city and responded to the Iranian questionnaires of child abuse, child confrontation with domestic violence scale and couples intimacy. The data were analyzed by The Pearson correlation coefficient and regression analysis. Results: The results showed that there is a positive relationship between abuse and violence in childhood and marital intimacy and abuse and violence in childhood anticipates couples’ conflicts. (P≤.05) Conclusions: It can be concluded that because abuse and violence in childhood has a negative impact on the attachment level of people, it decreases the individual trust, and therefore it decreases the marital intimacy.