عنوان مقاله :
بررسي چگونگي و نوع تحول معنايي برخي واژگان دخيل عربي در زبان فارسي
پديد آورندگان :
السح ، ماهر - گروه زبان و ادبيات فارسي , السح ، ماهر - گروه زبان و ادبيات فارسي , طاهرى ، حميد - گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه بين الملل امام خميني(ره) , طاهرى ، حميد - گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه بين الملل امام خميني(ره)
كليدواژه :
واژگان دخيل عربي , معنا , زبان فارسي , تحول معنا , تخصيص معنايي , گسترش معنايي
چكيده فارسي :
در اين مقاله به بررسي تغيير و تحولات واژگان دخيل عربي كه در فرهنگ بزرگ سخن بسياري از آنها ذكر شدهاند، پرداخته و اين تغييرات را توصيف، تبيين و طبقه بندي كرده ايم. در اين انتقال، تعداد زيادي از واژگان عربي با مدلولهاي اصلي و اوليه خود در زبان عربي، وارد زبان فارسي شده و در زبان مردم جاري و ساري گشتهاند؛ اما معنا و مدلول اوليه خود را از دست داده و معناي جديدي گرفتهاند؛ معنايي كه در زبان عربي نميتوان نشاني از آنها يافت! حال اين تغيير و تحول در حوزه معنا يا علل خارج از زبان داشتهاست يا عللي داخل در زبان. در برخي از موارد شاهد تخصيص معنايي واژگان دخيل عربي در زبان فارسي بودهايم و در برخي از موارد گسترش معنايي واژگان دخيل عربي را در زبان فارسي مشاهده كردهايم. ازجمله علل خارجي زبان، تحولات سياسي و اجتماعي است كه با توجه به نياز جامعه، معناي واژگان را متحول ميسازند. علت ذهني از علل داخلي زبان است كه يا بر اساس مجاورت دو معني در ذهن رخ ميدهد. تحول معنايي اين واژه ها بعد از ورود به زبان فارسي يكي از گونه هاي تحولات زباني به شمار مي رود و منظور از آن، حفظ شكل ظاهري واژه و تغيير معنا و مدلول آن است، بدين صورت كه يا معناي اصلي واژه فراموش مي شود و يك معناي تازه جاي آن را ميگيرد يا به طور جزئي مفهوم اوليه واژه حفظ مي شود و مصداق و مفهوم آن رو به گسترش و كاهش مي رود. غالب تحولات معنايي در مقوله مجاز و استعاره قرار مي گيرند.