كليدواژه :
آپولوني , ديونوسوسي , عرفان ايراني ـ اسلامي , فرديت يگانه , فرديت كُل , عقل , جنون
چكيده فارسي :
نيچه براي تمدن تأثيرگذار يونان باستان دو اصل محوري تمدنساز را معرفي ميكند: اصل «آپولوني» و اصل «ديونوسوسي». اصل اول با بهرهگيري از منطق خِرَد، ساختاربخش و قوامدهنده تمام امور و انتظامات دنياي يونيانيان بودهاست و به شكلگيري فرديت يگانه و انحصاري انسان يوناني مدد رساندهاست. اصل دوم با تكيه بر شور، جنون و سرمستي تلاش كردهاست خود را از چهارچوبهاي نظاميافته و فرديتهاي محصور اصل نخست بيرون كشد و با وجد و هيجانات بيپايان، موجب فرديتي بزرگتر و فراگيرتر گردد. رشد و تعالي فرد يوناني در كشاكش و ديالكتيك مداوم اين دو عنصر متضاد، با حركتي جهشي به پيش رفتهاست. موسيقي و مجسمهسازي به عنوان ظرف اين دو اصل عمل، و خِرَد و جنون يوناني را نمايندگي كردهاست. اين در حالي است كه بنا بر شواهد و ادله اسطورهاي، تاريخي و فرهنگي بايد گفت كه خاستگاه دو اصل متضاد يادشده، نه در يونان باستان، بلكه در ايران باستان بودهاست. اين نوشته سعي دارد ابتدا با تشريح ويژگيها و اوصاف دو اصل آپولوني و ديونوسوسي، به خاستگاه ايراني آنها توجه كند و پس از بررسي پيشينههاي حضور آنها در تمدن كهن ايراني، به نحوه تداوم آنها در جريانهاي فرهنگي، بهويژه در جريان عظيم عرفان و تصوف ايرانيـ اسلامي توجه دهد. هنجارهاي دوگانه در عرفان و تصوف كه سوقدهنده سلوك صوفي است، ماهيت ديونوسوسي و آپولوني آشكاري را با ريشه ايراني نشان ميدهد.