عنوان مقاله :
تجلي آيين «قصه برداشتن» در ادبيات فارسي
پديد آورندگان :
حيدري ، علي - گروه زبان و ادبيات فارسي , ياراحمدي ، مريم دانشگاه لرستان , حسني جليليان ، محمدرضا - گروه زبان و ادبيات فارسي , نوري ، علي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
تظلم , دادخواهي , قصه برداشتن , شكايت , حاكم
چكيده فارسي :
ادبيات در هر شكل و قالبي كه باشد، بستري براي مفاهيم و سنتهايي است كه روزگاري باور و اعتقاد مردماني بودهاست. يكي از مواردي كه در ادبيات مورد توجه قرار گرفتهاست و به شيوههاي مختلف بازتاب يافته، آيين دادخواهي است كه نشاندهنده اهميت آن در فرهنگ ايراني است. «قصه برداشتن» يكي از مصاديق دادخواهي است كه در متون ادبي بازتاب گستردهاي يافتهاست. علاوه بر توجه به جنبههاي تاريخي، سياسي و اجتماعي، ميتوان اين آيين را از منظر ادبي نيز بررسي كرد. «قصه برداشتن» مانند ساير سنتهاي ادبي و كنايات، قرنهاي متمادي پس از كهنه شدن، از رهگذر اشعار شاعران به حيات ادبي خود ادامه دادهاست. شاعران و نويسندگان از اين آيين استفادههاي سياسي، تربيتي و ادبي مختلفي كردهاند. روزگاري براي نقد حاكمان و تشويق رعايا، گاهي براي اصلاح جامعه و گاهي نيز به عنوان مواد خام، خميرمايه مضمونسازيهاي شاعرانه قرار گرفتهاست. در اين مقاله، پس از بررسي ريشههاي تاريخي «قصه برداشتن»، به چگونگي بازتاب آن در كلام شاعران اشاره شدهاست.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي