عنوان مقاله :
خوانشي متفاوت از جدال كهنه و نو در اساطير ايران و يونان: نقد نظريه ي « تاريخ مذكر »
پديد آورندگان :
سيدي ، وحيده - - , سيدي ، وحيده - -
كليدواژه :
اديپ شهريار سوفوكل , هركول اوريپيد , مدهآ اوريپيد , رستم و سهراب , «تاريخ مذكر» براهني , «شرقشناسي» ادوارد سعيد.
چكيده فارسي :
اين مقاله ميكوشد تا با استفاده از نظريۀ شرقشناسي ادوارد سعيد، نظريۀ مطرحشده در تاريخ مذكر براهني را دربارۀ نوستيزي شرق و كهنهستيزي غرب، با تكيه بر داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسي و تراژديهاي اديپ شهريار اثر سوفوكل و هركول و مدهآ اثر اوريپيد، به نقد بكشد. اين مقاله به سه بخش تقسيم ميشود. در مقدمه، ابتدا نظريۀ براهني در تاريخ مذكر و ديدگاه او نسبت به تاريخ و ادبيات شرق بهعنوان تاريخ مردسالار و نوستيز در مقابل تاريخ و فرهنگ غرب (يونان) كه در آن پيرها جاي خود را به جوانها ميدهند، معرفي ميشود. سپس به طرح مسئله پردازدخته ميشود: اينكه چرا با وجود قهرماني چون هركول كه از هر نظر با رستم همخواني دارد و همچون رستم، نادانسته مرتكب فرزندكشي شده، براهني، براي اثبات نظريۀ خود، اديپشاه پدركش از تراژدي سوفوكل را همتراز رستم ميبيند. آنگاه با ارائۀ مثالهاي ديگري از فرزندكشي در ادبيات يونان، نتايج نظري و اجتماعي اين يكسونگري و الگوي قالبي بررسي ميشود. اين مقاله از نظريۀ «شرقشناسي» ادوارد سعيد كه در آن تفكر غربي «شرق» را تنها مترادف الگوهاي قالبي ميداند، بهعنوان شيوۀ بررسي استفاده ميكند. سپس بهاختصار از آبشخور نظريۀ سعيد نزد فانون و نيز تأثير سعيد بر نظريهپردازان ديگر پسااستعماري ذكر خواهد شد. آنگاه در پي يافتن ردپاي سلطۀ الگوي غربي بر نگرش روشنفكر شرقي (در اينجا در حوزۀ نقد ادبي) در نظريۀ «تاريخ مذكر» خواهد بود. پس از واكاوي مثالهاي براهني و يافتن نقيض تِز او در همان مثالها، يعني «مدهآ» و «اديپ شاه» و به ياري چند مثال نقض ديگر در اساطير يونان نشان خواهد داد كه «تاريخ مذكر»، آگاهانه يا ناآگاهانه، تحت تأثير الگوهاي غربي، تصويري كليشهاي از فرهنگ شرق ارائه ميدهد كه در نهايت در جهت حفظ و بقاي سلطۀ غرب بر شرق است.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ترجمه
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ترجمه