عنوان مقاله :
تصويرسازي با عاطفۀ اندوه و حسرت در اشعار سياوش كسرايي
پديد آورندگان :
احساني اصطهباناتي ، محمدامين - دانشكده پيراپزشكي استهبان , عبداللهي ، منيژه - دانشكده پيراپزشكي شيراز
كليدواژه :
سياوش كسرايي , شعر معاصر , عاطفه , اندوه , حسرت
چكيده فارسي :
هنر با غلبۀ احساس و عاطفه بر روح هنرمند آغاز ميشود و او را به سرودن، خلقكردن و ايجاد اثر هنري وا ميدارد؛ اين واكنش كه حاصل تجربيات روحي هنرمند است، يكي از عناصر اصلي و محرك در سرودن شعر محسوب ميشود. يكي از مهمترين ويژگيهاي آدمي، عاطفهورزي است. اين ويژگي طرز نگاه انسان و ازجمله هنرمند را نسبت به پديدهها و مفاهيم هستي تبيين و مشخص ميكند. عاطفه در قلمرو آفرينش هنري، يعني نحوۀ برخورد دروني هنرمند با پديدههاي جهان بيرون. اصليترين مظاهر عاطفه عبارتاند از شادي، غم، عشق، نفرت، يأس، اميد و حسرت. عاطفۀ غم همواره در شعر سياوش كسرايي جايگاه ويژهاي دارد. عاطفۀ غم و حسرت در شعر كسرايي بيان دلتنگي و حسرتهاي شاعر نسبت به گذشته و چيزهايي است كه در زمان حال آنها را از دست داده است. اوضاع و احوال سياسي اجتماعي و بهطوركلي وضع زندگي او در ايجاد اين حس اندوه و حسرت بسيار مؤثر بوده است. هدف اين مقاله بررسي عاطفۀ حسرت و اندوه و جايگاه و نقش آن در مجموعه اشعار سياوش كسرايي است كه با روش توصيفي تحليلي به آن پرداخته شده است. روش تحقيق بدين گونه است كه ابتدا تعاريف لازم كاوش درخصوص زيرساخت عاطفه و عاطفۀ اندوه گردآوري شده و در توضيح اين زيرساخت به انضمام مثالهاي شعري مرتبط از اشعار كسرايي، پيكرۀ اصلي پژوهش مورد تجزيهوتحليل قرار گرفته است. كسرايي بهمنظور انتقال اين عاطفه به مخاطب از تمهيداتي متناسب با احساس اندوه و حسرت، فضاسازي، تناسب موسيقيايي و... بهره برده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد عاطفۀ حسرت و اندوه در شعر كسرايي نمودي چشمگير و محوري دارد و ميتواند از دلايل ماندگاري شعر او به شمار آيد. دلايل حسرتهاي كسرايي را ميتوان به دو دستۀ اندوهيادهاي شخصي و حسرتهاي اجتماعي در روساخت كلام و عناصر زيباييشناسانۀ آن، ازجمله تصاوير شعري، آوا، وزن، واژگان و تقسيم بندي كرد.
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي