شماره ركورد :
1038521
عنوان مقاله :
خوانش پسااستعماري رمان «ما لا تذروه الرياح» اثر محمد العالي عرعار (مطالعه موردي: جنسيت)
پديد آورندگان :
فارسي ، بهنام - گروه زبان و ادبيات عربي , شهرياري ، فاطمه دانشگاه يزد
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
151
تا صفحه :
174
كليدواژه :
محمد العالي عرعار , ما لاتذروه الرياح , جنسيت , مرد شرقي , زن غربي
چكيده فارسي :
نظريه و نقد پسااستعماري در صدد آشكار كردن اين مسأله است كه سلطه اقتصادي و سياسي استعمار، «ديگريت» مردمان آفريقا و آسيا را به عنوان هويتي مستقل نفي مي كند و برتري فرهنگي و اخلاقي قدرت هاي امپرياليستي غربي را مورد تاكيد قرار مي دهد. «جنسيت» يكي از بنيادي ترين مفاهيم نقد پسااستعماري است كه در رمان هاي عربي در بحث ارتباط شرق با غرب مطرح مي شود و اين ارتباط در كنش ها و واكنش هاي مرد شرقي با زن غربي نمود پيدا مي كند. محمد العالي عرعار، از جمله نويسندگان الجزايري است كه با نگارش رمان پسااستعماري «مالاتذروه الرياح»، از طريق ارتباط قهرمان داستان با همسر خويش و زني فرانسوي به مسأله «جنسيت» پرداخته است. اين پژوهش در پي آن است تا با استفاده از روش توصيفي تحليلي به بررسي ارتباط مرد شرقي با زن شرقي از منظر نقش پذيري جنسيتي سنتي بپردازد و ميزان كنش گري يا كنش پذيري مرد شرقي در ارتباط با زن غربي را نمايان سازد و ديدگاه نويسنده در باب جوهري بودن «زنانگي و ضعف» براي «شرق و زن» را تبين كند. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه زن شرقي تحت تاثير جامعه مردسالار و فرهنگ شرقي، همواره كنش پذير است و مرد شرقي كنش گر است؛ اما  مرد شرقي (نماد شرق) در ارتباط با زن غربي (نماد غرب) كنش‌پذير شده و در جايگاه مونث قرار مي گيرد ولي نويسنده با پيشبرد حوادث داستان تلاش مي كند تا نشان دهد كه صفت «زنانگي» براي شرق و زن شرقي جوهري نيست بلكه چيزي است كه فرهنگ و استعمار، بر آن ها تحميل كرده است.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
نقد ادب معاصر عربي
عنوان نشريه :
نقد ادب معاصر عربي
لينک به اين مدرک :
بازگشت