نگرشي تفسيري بر هويت نوجوان با تكيه بر مهارت تفكر انتقادي(گلاسر وفاسيونه) (مطالعه موردي: با كفش‌هاي ديگران راه برو اثر شارون كريچ)

داستان با كفش هاي ديگران راه برو ، اثر شارون كريچ، داستاني نمادين و با محوريت تفكر انتقادي است كه شخصيت اصلي آن، كهن الگويي جهاني(مرگ، ترس از «از دست دادن» و شناخت خود) و برگرفته از ناخودآگاه جمعي بشر را به نمايش مي گذارد. نويسنده با استفاده از پيرنگي پيچيده و تداخل داستاني و نمادهايي چون طبيعت، نام ها، پيام هاي مرموز مطرح در داستان، و ... بين عناصر ساختاري اثر و درون مايه هاي آن ارتباطي شبكه اي برقرار كرده و با ايجاد ساختاري موازي به همراه تفكري انتقادي، به القاي حس هويت طلبي نوجوانان پرداخته است. اين رمان كه از پرفروش ترين آثار حوزه ادبيات نوجوان به شمار مي آيد با تكيه بر بن مايه هايي چون مرگ، قضاوت، سفر و ... تمايل به كشف حقيقت را با پرسش، تحليل، استنباط و خودتنظيمي شخصيت هاي رمان منعكس مي سازد. اين مقاله در صدد است با روشي توصيفي ـ تحليلي و رويكردي روان شناسانه و با تلفيق فهرست گلاسر و فاسيونه، نقش داستان را در تجربه انساني و به عنوان ابزاري براي تفكر و نيز تأمل و پذيرش واقعيت ها نشان دهد. يافته ها بيانگر آن است كه نويسنده با محور قرار دادن سفر (دروني و بيروني) در رمان و پذيرش مرگ (فقدان) به مثابه عاملي محرك براي نوجوان همراه با طرح پرسش هاي چالش برانگيز، بينشي نو نسبت به مسائل زندگي را به نمايش گذاشته است. اين رمان بر اساس مؤلفه هاي تفكر انتقادي در دو شاخص استنباط و تحليل بيشترين تكرار را داشته و متناسب با مضمون رمان عمل كرده و ضمن خودتنظيمي و اصلاح شخصيت اصلي داستان، تصويري جديد از بلوغ و هويت طلبي را در اختيار نوجوانان قرار داده است.