عنوان مقاله :
داستان پسامدرن فارسي و «سوژۀ» زنانه
پديد آورندگان :
بركت ، بهزاد - گروه زبان و ادبيات انگليسي , بركت ، بهزاد - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
پسامدرنيسم , فمينيسم , سوژه , داستان نويسي زنان , داستان پسامدرن
چكيده فارسي :
پسامدرنيسم، درمقام آخرين رويكرد جرياني كه در صدد امحاي «سوژه»(1) برآمده از سنت انسان باوري است كه از يكسو با فمينيسم يا جنبش زنمحور در تناقض قرار ميگيرد. فمينيسم از منظر تاريخي تحقق هويت زنانه را در تقابل با هويت مردانه تعريف ميكند و از اين جهت وابسته به اقتداري ميشود كه در «سوژه» و ابقاي آن موجوديت يافته است، پس ميكوشد سوژه مذكر را به سوژه مونث تغيير دهد. اما از سوي ديگر پسامدرنيسم، در عين تناقض با فمينيسم، به سبب اعلام مرگ سوژه، به تفكر زنمحور كمك ميكند تا نه تنها از اقتدار مردانه خلاص شود بلكه اسباب موثرتري براي ادراك خود پيدا كند. اين دوگانگي، درجامعهاي مانند ايران كه زمينه تاريخي متفاوتي از غرب را آزموده نمودهايي در عرصههاي مختلف از جمله ادبيات داستاني دارد كه الزاماً قرينه يا همراستا با نمودهاي نظير آن در جامعه غربي نيست. هدف مقاله حاضر بررسي نظري اين تفاوت است و جهت تاييد، شواهدي نيز از آثار چند نويسنده زن(2) ارائه ميشود.
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي