چكيده فارسي :
گياه شناسي عاميانه، سرشاخه اي اهميت يابنده، از مردم نگاري دانش ها و فن آوري هاي سنتي به عنوان يك طبقه بندي درون رشته اي در مردم نگاري است. اگر چه از زاويه اي ديگر، تركيب مردم شناسي و گياه شناسي، امروزه همچنين حوزه اي از طبقه بندي هاي بيرون رشته اي مردم شناسي، «مردم شناسي گياه شناختي) (گياه – مردم شناسي) نيز به شمار ميرود، كه آن سرشاخه و اين حوزه، در دهه هاي اخير در جهان مورد توجه روزافزون قرار گرفته است.نوشته ي حاضر با نظريه هايي از دانشمندان و مردم شناسان و حتي رئيسان برخي از سازمان هاي بين المللي - كه ظاهراً با چنين مسايلي بيگانه و بي توجهند - آغاز و پس از اشاره به اهميت اين سرشاخه در سطح جهاني، به پيشينه ي پژوهشي در اين زمينه در ايران پرداخته است. در ايران كار بر روي گياهان از ديدگاه مردم نگاري و به تبع آن مردم شناسي بسيار تازه است. از سوي ديگر اين دانش گياه شناسي مردمي با شتابي باور نكردني در حال فراموشي است. مولف خود در فاصله ي چند دهه - در مقايسه ي يادداشت ها و خاطراتش از سه چهار دهه ي پيشي و برابر نهاد آن با سفرها و مصاحبه هاي اخير وي در استان مركزي و به ويژه كمره - شاهد كم گشت و گم گشت بسيار اين دانسته ها - همچون بسياري از زمينه هاي ديگر - بوده است. لذا مردم نگاران ومردم شناسان را به عنايت به اين حوزه ترغيب ميكند. فراموشي در همه ي جوانب، از شناسايي و تشخيص افتراقي گياهان و طبعاً نام هاي آنها گرفته، تا فوايد و شيوه هاي كاربرد آنها را در بر ميگيرد. در اين نوشته همچنين به فوايد همكاري بين مردم شناسان و گياه شناسان و زبان شناسان اشاره شده است. پس از كليات، مقاله با فشردهاي از گياه مردم نگاري گياهان خودروي كمره كه در اصلي حدود شصت صفحه بوده است به پايان ميرسد.
چكيده لاتين :
Vulgar botany, a branch of ethnography of traditional sciences and technology, is a sub-division 01 ethnography. A combination of anthropology and botany, considered as enthnobotany or 'anthropology of botany" has been gaining importance in recent decades. This paper starts with theories of scholars and anthropologists, about the importance of this field in international level, and then focuses on the researches conducted in Iran in this area. In Iran studying plants from ethnographical approach, and of course from anthropological approach, is very new. On the other hand, this knowledge increasingly is being elapsed. The author, during his three to four decades of anthropological researches, interviews and memoirs in central province of Iran, has noticed the decline and elapse of such knowledge from the minds and conversations of people. which reveals the urgency of paying special attention to the field. This elapsing is seen in various grounds, from knowledge about plants, differentiating plants, and names of plants, to their uses and methods of their utilization. Moreover, in this paper the usefulness of collaboration among anthropologists, botanists, and linguists is discussed. After discussing some general points, the paper briefly explains ethno botany of wild plants of Kamareh.