عنوان مقاله :
جيغالاسمك (جوغاسم، پيشوك، پيقُك، چيدم، چيدان، چكيدان...) گياه مردمشناسي و جغرافياي گياهي (قلمرو رويشي) اين گياه در ايران
عنوان به زبان ديگر :
Reflections on Joghasem: Ethno-Botany and Phytogeography of a plant in Iran
پديد آورندگان :
فرهادي، مرتضي دانشگاه علامه طباطبائي , اميني، سياوش , خالدي، طيب , رشيدي، مرتضي , اميري، شجاع , شيراوند، افشين , جمشيدي، ايرج , كمالوندي، فهد , گاورسيني، علي , مرادي، امير , جليليان، خانم , احمدي، اكرم , رودي، دارام
كليدواژه :
گياه مردمشناسي , جوغاسم , پيشوك , گرانسالي
چكيده فارسي :
نوشته حاضر يك روبر (الگو) و نقشه (واگيره) كار براي گياهان ايران بوده كه حاصل كار طولاني مدت نويسنده و با كمك بيش از پانزده تن از دانشجويان كوشا و علاقمند و هوشمند دانشكده علوم اجتماعي در ربع قرن گذشته، به سامان رسيده است. اين نوشته توانسته است قلمرو رويشي اين گياه را در حدود يك چهارم سرزمين ايران پي گرفته و بقايا و بازمانده خردهفرهنگ گردآوري و مصرف آن را به ويژه در قحط ساليها و گرانساليها و تنگساليها را ثبت و ضبط كرده و نام فارسي اين گياه را از يك نام "جوغاسم" آن هم با املاي "جوقاسم" كه از نظر تاريخي و زبانشناسي بيمعنا است را به حدود پنجاه نام از چندين استان ايران، استانهاي آذربايجان شرقي و غربي، كرمانشاه، ايلام و بخشهايي از استان زنجان و اصفهان و همدان و لرستان و استان مركزي برساند و نمونههايي از ادبيات شفاهي و باورها و هنجارهاي مربوط به اين گياه را مردمنگاري كند و از طريق اين كار ميداني بسيار كوچك از نظر مضمون و بسيار عميق از نظر توجه به ريزهكاريها همچون گمانهزنيهاي باستانشناسي و با زمانبري بسيار به مقياسي براي كار بر روي تك تك گياهان مفيد و هم گذشته ايران دست يابد. اين كار ميداني سبب شده است كه ما به تحليل جديدي درباره خرافه نيز دست يابيم به اين عنوان كه پيش از اين تصور غالب اين بود كه خرافه حاصل مغزهاي ناتوان جامعه و شيوع و نفوذ آن باورها و رفتارها به جامعه فرهنگ است. اين كار نشان ميدهد كه به احتمال زياد، حداقل بخشي از آنچه را كه ما امروزه خرافه ميدانيم حاصل ذهنهاي پيشرفتة حكما و جامعه براي اعمال نفوذ و كنترل كودكان و كم دانشان و حاهلان عصر خويش بوده است.
چكيده لاتين :
This is a model and map for studying Iranian plants which is provided as a result of long time researching of author and his fifteen interested, diligent and shrewd students. In this article the vegetative area of this plants in a quarter of Iran’s territory and the subculture of its picking and consumption especially in drought and famine periods are documented. The historically and linguistically meaningless name of Joghasem is explored and obtained up to more than its fifty synonyms in different provinces of Tehran, western and eastern Azarbayjans, Kermanshah, Ilam, and some parts of Zanjan, Isfahan, Hamedan and Markazi provinces. The article also ethnographically studies some samples of oral literatures, beliefs and norms which are related to this plant. By such small but deep field research, it provides some archaeological speculation. This field research also brings a new analysis about superstition. Before this, the dominant conception was that superstition is as the result of weak brains and the prevalence of related beliefs and behaviors. By this study it is clear now that most likely, at least some part of what is mentioned today as superstition is the result of advanced mind of the men of wisdom and society to control child, illiterates and fools of the age.
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي - دانشگاه علامه طباطبايي
عنوان نشريه :
علوم اجتماعي - دانشگاه علامه طباطبايي