عنوان مقاله :
استعارۀ مفهومي "غم" در اشعار فخرالدين عراقي
عنوان به زبان ديگر :
استعارۀ مفهومي "غم" در اشعار فخرالدين عراقي
پديد آورندگان :
استاجي، ابراهيم دانشگاه حكيم سبزواري، سبزوار , فرحاني زاده، مجيد دانشگاه حكيم سبزواري، سبزوار
كليدواژه :
فخرالدين عراقي , ديوان اشعار , غم , استعارة مفهومي , تحليل شناختي
چكيده فارسي :
اين پژوهش به بررسي استعارههايي ميپردازد كه با محوريت احساس غم در ديوان اشعار عراقي بهكار رفتهاند. بنيان نظري پژوهش، نظريه استعارههاي مفهومي است كه استعاره را از حد ابزاري صرفاً زيباشناسانه به رويكردي براي شناخت و انديشيدن اعتلا بخشيده است. فخرالدين عراقي در ديوان اشعارش براي تبيين بسياري از ويژگيهاي غم از حوزههاي «اشيا»، «خوراك»، «انسان»، «گياه» و «بيماري و سلامت» مدد جسته و توانسته اين مفهوم انتزاعي را ملموس و عيني جلوه دهد. پژوهش حاضر كه با روشي توصيفي-تحليلي انجام شده، سعي دارد ارتباط بين استعاره با بنياد انديشه و جهان فكري عراقي را كشف و تبيين نمايد. با تحليل شناختي دستهاي از استعارهاي غم در ديوان اشعار عراقي ميتوان دريافت كه اين احساس در نظام فكري وي چيزي ديدني، لمسكردني، چشيدني و تا حدودي شنيدني است. همچنين دستهاي ديگر از استعارهها در حوزة غم وجود دارد كه روش شناختي براي تحليل آنها جوابگو نيست، از اين رو شناخت استعارههاي نوع دوم نيازمند شناخت پيشفرضهاي عرفاني است.
چكيده لاتين :
اين پژوهش به بررسي استعارههايي ميپردازد كه با محوريت احساس غم در ديوان اشعار عراقي بهكار رفتهاند. بنيان نظري پژوهش، نظريه استعارههاي مفهومي است كه استعاره را از حد ابزاري صرفاً زيباشناسانه به رويكردي براي شناخت و انديشيدن اعتلا بخشيده است. فخرالدين عراقي در ديوان اشعارش براي تبيين بسياري از ويژگيهاي غم از حوزههاي «اشيا»، «خوراك»، «انسان»، «گياه» و «بيماري و سلامت» مدد جسته و توانسته اين مفهوم انتزاعي را ملموس و عيني جلوه دهد. پژوهش حاضر كه با روشي توصيفي-تحليلي انجام شده، سعي دارد ارتباط بين استعاره با بنياد انديشه و جهان فكري عراقي را كشف و تبيين نمايد. با تحليل شناختي دستهاي از استعارهاي غم در ديوان اشعار عراقي ميتوان دريافت كه اين احساس در نظام فكري وي چيزي ديدني، لمسكردني، چشيدني و تا حدودي شنيدني است. همچنين دستهاي ديگر از استعارهها در حوزة غم وجود دارد كه روش شناختي براي تحليل آنها جوابگو نيست، از اين رو شناخت استعارههاي نوع دوم نيازمند شناخت پيشفرضهاي عرفاني است.