بررسي نقش مصرف مدبّرانه بر فقرزدايي از خانواده در پرتو مطالعات ميان‌رشته‌اي

Investigation on the Effect of the Moderate Consumption on the Poverty Alleviation in the Family Based on Interdisciplinary Studies

قرآن كريم به‌عنوان معجزه جاويد پيامبر اسلام(ص) نيازمند درك عميق و فهم دقيق براي دريافت رهيافت­ هاي كاربردي در زندگي بشري است كه اين فهم جز با رويكرد و گرايش به مطالعات ميان ­رشته ­اي ميسّر نيست. از طرفي علوم انساني بشري نظير اقتصاد، در حل مشكلات بشر امروزي و پاسخ‌گويي به سؤالات مطرح‌ شده موفقيت كامل را به‌ دست نياورده است. سياست­هاي پيشنهادي اقتصاد متعارف در كاهش فقر به اصلاح نهادهاي اجتماعي توصيه كرده و به نهاد خانواده توجه چنداني ندارد. اين در حالي است كه اسلام، به خانواده به‌ عنوان پايه ­اي ­ترين نهاد تشكيل‌ دهندهٔ جامعه به‌ لحاظ اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي نگريسته و دستورالعمل ­ها و سياست ­هاي مشخصي را پيشنهاد مي­دهد. در همين راستا، مطالعات ميان­رشته­ اي براي پاسخ‌ گويي به اين دسته از سؤالات راه‌گشاست. اقتصاد اسلامي در سال­هاي اخير بر اساس روش­هاي مدوّن جهت تركيب دو رشتۀ علوم اسلامي و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پيش‌ رو، به بررسي نقش مصرف مدبّرانه بر فقرزدايي از خانواده با نگاه به تعاليم اسلامي پرداخته است. اگر الگوي اقتصادي خانواده بر اساس آموزه­ هاي اسلامي شكل بگيرد، اين اعتقادات و باورها بر اعتدال در ميزان مصرف و بر طرف كردن معضل فقر اثرگذار خواهد بود. ميزان درآمد، اعتدال و ميانه ­روي، قناعت و شأن افراد از محورهايي هستند كه براي ترسيم سبك زندگي اسلامي مبتني بر عدالت و فقرزدايي از جامعه لازم و ضروري است. از رهيافت هاي كاربردي اين پژوهش مي­توان به رابطۀ ازدواج و فقرزدايي، تأثير اولويت در مصرف زوجين و همچنين آموزش­هاي اقتصادي والدين به فرزندان در شكل ­گيري الگوي مصرف مدبّرانه در خانوادۀ اسلامي اشاره كرد.

The holy Quran as the eternal miracle of the prophet of Islam (PBUH) requires an accurate understanding, in order to receive human life approaches which are not possible except through interdisciplinary studies. On the one hand humanistic sciences such as economy have not gained full credit and success in solving recent problems and answering the set questions. Suggested conventional economy policies in reducing poverty advises the correction of social institutions and does not pay much attention to “family” as a subject, when Islam looks at “family” as the basis leading to society concerning its social, cultural and economic aspects and suggests clear instructions and policies. In the same way, interdisciplinary studies enable us answer these sorts of questions. The following article has analyzed the role of moderate consumption on poverty alleviation in families by looking at Islamic teachings. If family’s economical patterns are formed based on Islamic teachings, these ideologies and beliefs of moderate consumption and poverty alleviation will be effective. Income, moderation, contentment and personal status are the required axes in drawing an Islamic life style based on justice and poverty alleviation in society. In practical approaches of this research we may point at the relevance of marriage and poverty alleviation, effect of priority in the couples’ consumption and also economical teachings of parents to their children in the formation of moderate consumption patterns in Islamic family.