عنوان مقاله :
شناسايي عوامل مؤثر بر اجتماعپذيري در دو گونۀ مسكن حياط دار و بدون حياط (مورد مطالعه: ناحيۀ يك منطقۀ آزادگان شهر ايلام)
عنوان به زبان ديگر :
Identification of Social Factors in Two Types of Houses having and not Having Yard in Area 1 of Azadegan District in Ilam
پديد آورندگان :
ضرغامي، اسماعيل دانشگاه شهيد رجايي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي , باقري، حسين دانشگاه شهيد رجايي - دانشكدۀ معماري و شهرسازي
كليدواژه :
اجتماع پذيري , متغيرهاي كالبدي , شهر ايلام , مسكن
چكيده فارسي :
با كاهش روابط اجتماعي در خانههاي امروزي نسبت به گذشته، توجه به خصيصههاي محيط هاي مسكوني اهميت يافته است. تحقيقات از فردگرايي به عنوان منشأ ناهنجاريهاي اجتماعي از جمله: عدم شناخت خود، خودكمبيني، اختلالات رواني، پيري زودرس و افزايش معضلات اخلاقي در ميان جوامع شهري امروزي ياد ميكنند. خانه به عنوان اصليترين محيط زندگي انسان نقشي تعيين كننده در بروز رفتارهاي اجتماعي افراد دارد؛ بنابراين افزايش دانش طراحان نسبت به خصيصههاي مطلوب محيط در جهت ارتقاي نقش اجتماعي افراد در خانه ميتواند بر كاهش فردگرايي اثرگذار باشد. هدف تحقيق حاضر شناخت مؤلفههاي كالبدي مؤثر بر ميزان تعاملات اجتماعي ساكنان در محيط خانه است. بدين منظور با روش تحليلي و استفاده از ابزار پرسشنامه دو گونۀ مسكن (بدون حياط و حياط دار) در شهر ايلام بررسي گرديد. براي گونۀ مسكن حياط دار از 41 نفر و براي گونۀ مسكن بدون حياط از 34 نفر پرسش شد؛ اين افراد به صورت تصادفي از بين كساني انتخاب شدند كه تجربۀ زندگي در اين گونه مسكنها را داشتهاند؛ نتايج تحقيق نشان داد كه سه متغير مجاورت عملكردي، سبك زندگي و نياز به كمك متقابل، عوامل مهم و مشترك در اجتماعپذيري افراد در دو گونۀ مسكن بوده است. در نهايت پيشنهاد شد كه از توسعۀ خانههاي بدون حياط جلوگيري شود و در صورت عدم تحقق اين امر به حضور حياط در طبقات براي هر واحد مسكوني توجه گردد؛ همچنين فارغ از ابعاد و مساحت حياط، هندسۀ قرارگيري حياط نسبت به خانه مد نظر طراحان باشد.
چكيده لاتين :
The environment could be affected by suitable social activities. The attempt of this research is to identify the effective variables on sociability in housing. The results of the research showed that the final set of variables grouped into 5 categories: physical, spiritual, contextual, activity and personal factors. Physical factors consisted of functional distance, functional centrality, flexibility and adaptability, functional propinquity. Spiritual factors were experience and place. Contextual factors consisted.
of neighborhood, services and safety. Activity factors were life style, time and process. Personal factors consisted of privacy and interaction, age, gender, and education. Activity factors were the least important one. The physical factors of housing have a significant role in increasing sociability. Functional distance describes how likely people will come into contact with each other. Propinquity, the increased likelihood of developing a relationship with someone due to closeness in proximity, is influenced by not only physical distance but functional distance as well. The analysis of the results of the research proved the theory that environment affects the behavior. This would provide a wealth of data that could be used for future research.
عنوان نشريه :
فرهنگ ايلام
عنوان نشريه :
فرهنگ ايلام