عنوان مقاله :
«بررسي كاركردهاي تقديرباوري و پيشگويي در منظومههاي حماسي پس از شاهنامه
عنوان به زبان ديگر :
A Study of belief in fate and foretelling in Post-Shahnama Epics
پديد آورندگان :
ستاري، رضا دانشگاه مازندران , خسروي، سوگل دانشگاه مازندران
كليدواژه :
پيشگويي , تقديرباوري , زروانيسم , منظومههاي حماسي
چكيده فارسي :
كي از موضوعات و بنمايههاي اسطورهاي كه در حماسههاي ملّي با آن روبهرو هستيم، بنمايهي تقدير و سرنوشت است. در اين باور، سرنوشت آدمي به نوعي تقدير وابسته است كه از طرفي پيروزي و شادماني و از طرف ديگر سيهروزي و مرگ را نصيب آدمي ميكند. بنابراين، سرنوشت محتوم آدمي در چنبر تقدير رقم ميخورد و از آن هيچ گريز و گزيري نيست. آبشخور باور به تقدير و چيرگي زمان در افكار ايرانيان، به دوره قبل از اسلام باز ميگردد و تلّقي زمان به عنوان عامل تقدير، ريشه در آيينهايي چون زروانيسم تواند داشت.
به باور مردمان روزگار باستان، آسمان منشأ اصلي تقدير و راقم سرنوشت آدميان بوده و ستارگان و سيّارات، كارگزاران آن به شمار رفتهاند. از اين روي، روزگاري طولاني به پرستش ستارگان، ماه و خورشيد ميپرداختند و پادشاهان نيز در دربارهاي خود منجّمان و پيشگوياني داشتهاند كه در جنگها و كارهاي بزرگ از آنان ياري ميخواستند و گفتهي آنان را كه كاردانان فلك بودند، به كار مي-بستند. بنابراين، پيشگويي نمود ديگر باور به گريزناپذيري تقدير در حماسههاي ملّي است و بهرهگيري از سخنان اخترشناسان يكي از شگردهاي پرداخت حماسه. قهرمانان حماسي در هنگام قرار گرفتن در تنگنا و پيش آمدن شرايط سخت، به كمك ستارهشماران، به پژوهش راز كيهان ميپردازند. اين پژوهش به بررسي كاركردهاي تقديرباوري و نشانههاي آن در منظومههاي حماسي پس از شاهنامه ميپردازد. با رديابي اين باور در منظومههاي مورد نظر، نشانههاي زيادي از تقديرباوري و به تبع آن پيشگويي را ميتوان يافت كه در عمل حماسي و خط سير داستان تأثيرگذار است.
چكيده لاتين :
Fate and destiny are themes and motifs of the myths presented in national epics; thus, human's destiny is dependent on fate which may offer victory and happiness on the one hand and misery and death, on the other. As a result, there is no escaping fate. For Iranians, belief in destiny pre-dates Islam and dominance of time as an agent of fate has roots in Zurvanism. According to the beliefs of ancient people, the sky is the main source of human destiny with stars as the agents. Thus, for a long time they used to worship the stars, the moon and the sun. Kings had astrologers and foretellers who were consulted during wars. Thus, foretelling is another representation of the unescapable fate in national epics; one of the techniques of developing the plot when the hero is in trouble is to get the help of astrologers. This paper examines the belief in fate and its reflection in epic poems of post-Shahnama.