عنوان مقاله :
ريخت شناسي قصه ي خير و شر بر اساس نظريهّ ي پراپ
عنوان به زبان ديگر :
The Description of the Holy Prophet in Mawlavi’s Masnavi
پديد آورندگان :
ايشاني ، طاهره دانشگاه تربيت معلمّ تهران
كليدواژه :
ساختارگرايي , پراپ , خير و شر , خويشكاري , ريخت شناسي
چكيده فارسي :
ساختارگرايي نوعي روش تحقيق است كه به ساختار ها مي پردازد و آن دسته قوانين كلي را
بررسي مي كند كه بر ساختارها حاكمند. در حقيقت ساختارگرايي روش جست وجوي واقعيت و
مطالعه ي روابط است. ريخت شناسيِ قصهّ هاي » بررسي ساختاري داستان تقريباً از كار ولاديمير پراپ با عنوان شروع شد. پراپ بر اساس واحدهاي تشكيل دهنده ي حكايتها و مناسبات آنها با « پريان
يكديگر و با كل حكايت، آن ها را بررسي كرد. او در بررسي صد قصّه نتيجه گرفت هرچند
شخصيت هاي قصه ها گوناگون و كنش ها متنوّع است؛ اما نقش ويژه ي آن ها محدود است. او
را عمل و كار شخصيت از نقطه نظر اهميتش در پيشبرد function نقش ويژه خويش كاري
قصه تعريف مي كند. برگرفته از هفت پيكر نظامي بر " خير و شر " در اين مقاله سعي شده است كه ساختار داستان اساس تحقيقات پراپ در ريخت شناسي قصه هاي پريان بررسي شود. همين امر نشان دهنده ي اين است كه اين نظريهِّ قابليّت كاربست در ساير قصّه هاي ايراني منظوم و يا منثور را دارد.