نقش جمهوري اسلامي ايران در روند دولت -ملت سازي افغانستان و تاثير آن بر امنيت ملي ج.ا. ايران

افغانستان از نظر اجتماعي داراي بافت موزائيكي و متشكل از گروه‌هاي قومي ـ فرقه‌اي متعدد است. ماهيت سهگانه جمعيتي و سياسي كشور افغانستان، همواره زمينههاي بالقوه تنش و جدايي را در بردارد. تحولات داخلي افغانستان و ظهور طالبان و حضور كشورهاي فرا منطقه اي در اين كشور باعث شده تحولات افغانستان با منافع و ملاحظات ج.ا. ايران پيوند بخورد. بر اين اساس هرگونه موفقيت يا شكست در پيشبرد روند دولت ـ ملت‌سازي در اين كشور، مستلزم توجه به تهديدات ناشي از اين تحولات است كه ممكن است در آينده امنيت ملي ج.ا.ايران را با مخاطرات ويژه اي مواجه سازد. لذا به دنبال تحولات معطوف به تغيير ساختار و كارگزار در افغانستان و شكل بندي تدريجي نظام سياسي نوظهور، روند دگرديسي هاي محيط پيراموني افغانستان تشديد شده است و تاثيرات چندگانه اي در همه سطوح(داخلي، منطقه اي و بين المللي) و حوزه ها(نرم و سخت) ايجاد كرده است. با به كارگيري چارچوب نظري دولت – ملت سازي، هدف در اين پژوهش بررسي نقش ايران در فرايند دولت ـ ملت‌سازي كشور افغانستان و تاثير آن بر امنيت ملي ايران و ارائه راهبردهاي مناسب در اين حوزه است.