تعريف با حد و مشكلات آن

اين مقاله بر آن است تا تعريف با "حد" و مشكلات آن را مورد نقد و بررسي قرار دهد. مؤلف معتقد است كه تعريف با حد كه در منطق و فلسفه از آن سخن به ميان مي‌آيد، مشكلي را حل نمي‌نمايد. از ميان فلاسفه اسلامي سهروردي تعريف با حد يعني تعريف با جنس و فصل را ممكن ندانسته و در نتيجه روش مشائيان را در اين باره نادرست مي‌شمارد. او پيشنهاد مي‌كند كه در شناخت اشياء بايد از مجموعه‌اي از لوازم هرچيز كه به آن اختصاص دارد بهره برد. نويسنده با نقل اعتراضهاي تعريف حدي، نكات ديگر را نيز در كاستي هاي تعريف با حد مطرح مي‌كند. سپس با تأييد ديدگاه فارابي موضوع عبور از "حد" و لوازم آنرا پيشنهاد مي‌نمايد.

This paper aims to review the definition by hadd and consequent difficulties. The author maintains that defining by h as it’s discussed in philosophy and logic, does not solve any problem. Among Muslim philosophers, Sohrevardi believes that defining by h i.e. defining by genus and defferentia (jins wa fasl) is impossible. Thus he considers the Perpatetic (massha) method to be wrong. He proposes that in order to have knowledge of something one should use a set of particular concomitants of that.