عنوان مقاله :
روايتِ تاريخ در مطالعات فرودستان (استراتژيها و سياست نوشتارِ تاريخِ فرودستان)
پديد آورندگان :
محمدي، جمال دانشگاه كردستان - گروه جامعه شناسي , محمودي، جهانگير
كليدواژه :
روايت تاريخي , مطالعات فرودستان , پسا استعمارگري , فرودست , سياست نوشتار
چكيده فارسي :
تاريخ به مثابه تخاصم روايي معرفتشناسي اصلي در مطالعات فرودستان است. اين پروژۀ تاريخ نگارانه، ملهم از ميراث سياسي انديشه و سياست پسا استعمارگري، از سويي به دنبال نقد روايتهاي تاريخي مسلط استعمار، امپرياليسم و مليگرايي است و از سوي ديگر، با به چالش كشيدن گفتمانهاي تاريخ نگارانۀ مذكور، تعهد سياسي خود را در بازنويسي تاريخ فرودستان در لابهلاي سطور و سكوت آرشيوها تعريف ميكند.
هدف مقالۀ حاضر، مروري بر وجوه نظري اين مطالعات و نشاندادن شيوهها، رويهها، استراتژيها و بهطور كلي سياست نوشتار اين جريان انتقادي تاريخنگارانه در پيوند با فضاي مفهومي فرودستان است. در اين راستا، پس از اشاراتي به گرامشي، به ايدهها و استدلالات گروه مطالعات فرودستان پرداخته ميشود. اين جريان تاريخنگارانه، با الهام از گرامشي و تجربۀ روابط ستم در جنوب آسيا مفهومي از فرودست را ساخت داد كه فراسوي تعريف طبقاتي گرامشي، ديگر موقعيتهاي مورد ستم را نيز دربر ميگرفت. آنها مدعي سهم تاريخي مشاركت مردم عادي و سياستهاي آنها در راستاي ساخت ملت پسا استعماري گرديدند.
همچنين، اسپيواك با نقد بر صورتبندي و تلاشهاي گروه تاريخنگارانۀ مذكور و خوانشي پسا ماركسيستي از مفهوم فرودست، مدعي ناتواني سخنگفتن فرودستان گرديد، هرچند كه بعدها به بيان موقعيتمند آنها در روايتهاي ادبيات روي آورد.
خلاصه اينكه، روايت تاريخ در مطالعات فرودستان مبتني بر سياست نوشتار ويژهاي است كه مشخصههاي آن عبارت است از: آگاهي واساختي، تاريخ-از-پايين، ضدنخبهگرايي، ضداستعماري، تاريخ اپيزوديك و بيان موقعيتمند. برآيند اين سياست نوشتار در مطالعات پسااستعماري پاد-مدرنيتۀ آلترناتيو خوانده ميشود.
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي