عنوان مقاله :
اثربخشي درمان مبتني بر پذيرش و تعهد بر پريشاني روانشناختي، رضايت زناشويي و كيفيت زندگي در زنان مبتلا به بيماري اسكلروز متعدد
عنوان به زبان ديگر :
Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on Psychological Distress, Marital Satisfaction and Quality of Life in Women with Multiple Sclerosis
پديد آورندگان :
شاكرنژاد ، سپيده دانشگاه آزاد امارات متحده عربي دبي - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي امارات - گروه روانشناسي , موذن، نسرين دانشگاه آزاد اسلامي تبريز - دانشكده علوم انساني - گروه روانشناسي , حميدي، معصومه دانشگاه آزاد اسلامي ياسوج - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي , هاشمي، رها دانشگاه آزاد اسلامي مرودشت - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه مشاوره , بزاززاده، نيلوفر دانشگاه آزاد اسلامي آذربايجان غربي - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي , بداقي، مظاهر دانشگاه آزاد اسلامي اراك - دانشكده علوم انساني - گروه روانشناسي
كليدواژه :
اسكلروز متعدد , پريشاني روانشناختي , درمان مبتني بر پذيرش و تعهد , رضايت زناشويي , زنان , كيفيت زندگي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: عوامل روانشناختي نقش بسياري در تشديد و عود بيماري اسكلروز متعدد دارند، اين بيماري به دليل مزمن بودن، باعث مشكلات روانشناختي زيادي در بيماران ميگردد، از اين رو هدف پژوهش حاضر بررسي اثربخشي درمان مبتني بر پذيرش و تعهد در پريشاني روانشناختي، رضايت زناشويي و كيفيت زندگي در زنان مبتلا به اسكلروز متعدد بود.
روش كار: پژوهش حاضر يك طرح نيمه تجربي پيش آزمون- پس آزمون و پيگيري با گروه كنترل بود. از ميان جامعه آماري زنان مبتلا به اسكلروز متعدد در انجمن اسكلروز متعدد ايران، 24 نفر بيمار از نوع عودكننده فروكش كننده بيماري، با لحاظ كردن ملاكهاي ورود و به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به شيوه انتساب تصادفي در دو گروه مداخله و كنترل جايگزين شدند و سپس گروه مداخله تحت درمان هشت جلسه اي مبتني بر پذيرش و تعهد قرار گرفت، هر دو گروه قبل از درمان، پس از اتمام درمان و در پيگيري سه ماهه با پرسشنامههاي كيفيت زندگي، پريشاني روانشناختي و رضايت زناشويي مورد ارزيابي قرار گرفتند. از روشهاي آمار توصيفي و استنباطي شامل تحليل واريانس چندگانه (سطح معني داري 0/01) از طريق SPSS-22 مورد تجزيه تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: ميانگين سني گروه آرمايش و كنترل به ترتيب 9/64±30 و 10/25±29 سال بود همچنين ميانگين مدت ابتلا به بيماري در گروه مداخله و كنترل به ترتيب 6/61±5 و 6/12±4 سال بود. هر دو گروه متاهل و از نوع عودكننده فروكشكننده بيماري بودند، نتايج نشان داد كه ميانگين گروه مداخله در پريشاني روانشناختي، رضايت زناشويي و كيفيت زندگي با افزايش روبه رو است كه در گروه كنترل اين افزايش مشاهده نشد، همچنين تحليل واريانس چندگانه نشان داد كه درمان مبتني بر پذيرش و تعهد منجر به كاهش معنادار پريشاني روانشناختي(p<0.05) و افزايش كيفيت زندگي و رضايت زناشويي (p<0.05) در زنان مبتلا به اسكلروز متعدد گشته است، كه اين تغيير تا سه ماه پس از درمان هم تداوم داشت (p<0.01).
نتيجه گيري: با توجه به نتايج پژوهش حاضر و تاثيرات عوامل روانشناختي در روند بيمارياسكلروز متعدد، پيشنهاد ميشود كه از درمان مبتني بر پذيرش و تعهد براي بهبود وضعيت روانشناختي زنان مبتلا به بيماري اسكلروز متعدد استفاده شود.
چكيده لاتين :
Background & objectives: Psychological factors play a major role in the escalation and relapse.
Because Multiple Sclerosis is a chronic disease which is the leading cause of many psychological
problems. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effectiveness of acceptance
and commitment therapy on psychological distress, marital satisfaction and quality of life in women
with multiple sclerosis.
Method: This research was a quasi-experimental and pretest-posttest study design using control group
for follow up. Among all women with Multiple Sclerosis at the Multiple Sclerosis Society of Iran, 24
MS patients with relapsing-remitting were selected through convenience sampling and they were
randomly assigned to experimental and control groups respect to inclusion and exclusion criteria.
Then, experimental group went under 8 treatment sessions of Acceptance and Commitment Therapy.
During this period, the control group did not receive any intervention. Both groups were evaluated
before and after treatment and at follow-up with QOL questionnaire, psychological distress and
marital satisfaction questionnaires. Data were analyzed by descriptive statistics and inferential
statistics including mixed analysis of variance (p<0.01 meaningful level) using SPSS-22 statistical
software.
Results: The mean age in the experimental and control groups respectively, were 30±9.64 and 29±
10.25 years, and the mean of infection in intervention and control groups respectively, were 5±6.61
and 4±6.12 years. Both groups of patients were married and had relapsing-remitting Multiple
Sclerosis. The results showed that average of variables such ad psychological distress, marital
satisfaction and quality of life increased while; control group was not observed this trend. Also, mixed
analysis of variance indicated that acceptance and commitment therapy resulted in a significant
reduction in psychological distress, enhance the quality of life and marital satisfaction in women with
Multiple Sclerosis, The effects lasted for up to three months after treatment.
Conclusion: According to the present study results and impact of psychological factors in process of
MS, it is suggested that acceptance and commitment therapy should be used to improve the situation
of women who suffering from Multiple Sclerosis.
عنوان نشريه :
سلامت و مراقبت
عنوان نشريه :
سلامت و مراقبت