عنوان مقاله :
الهام و صنعت در نظر شاعران عارف (ديدگاههاي سنايي، عطّار و مولوي دربارة خاستگاه شعر)
پديد آورندگان :
حاجيان نژاد، عليرضا دانشگاه تهران- گروه زبان و ادبيّات فارسي , هادي، روح الله دانشگاه تهران- گروه زبان و ادبيّات فارسي , اسمعيلي، ياسين
كليدواژه :
خاستگاه شعر , الهام (شعر جوششي) , صناعت (شعر كوششي) , تابعه , سنايي , عطّار , مولوي
چكيده فارسي :
مسئله ي خاستگاه شعر يكي از قديمي ترين مباحث نقد ادبي است. پيشينه ي اين بحث به يونان مي رسد و باتوجّه به منابع، مي توان گفت نخستين نظريّه ها را در اين مورد افلاطون و ارسطو داده اند. در ادبيّات عرب هم به اين مبحث توجّه شده است و اعراب پيش از اسلام به «تابعه» معتقد بوده اند. در ايران باستان نيز چنين اعتقادي وجود داشته و در ايران عهد اسلامي هم اين ديدگاه به قوّت خود باقي مانده است. به علاوه، در شعر عارفان نيز اين مسئله بازتاب يافته است؛ به طوري كه اشارات شعراي عارف را به اين مقوله مي توان در دو گروهِ الهام باواسطه و بي واسطه جاي داد. همچنين باتوجّه به زمينه هاي اجتماعي ادبيّات فارسي و تأثير انديشه هاي ديني در جامعه ي ايراني، شاعران در انتخاب تابعه ها به شخصيّت هاي ديني و مذهبي گرايش پيدا كردند؛ يعني به جاي اينكه الهام كننده را شيطان بدانند، از جبرئيل و ديگر شخصيّت ها استفاده كرده اند. در انتخاب شخصيّت هاي ديني به عنوان الهام كننده ي شعر در دوره ي اسلامي، تقابل شعر و شرع بسيار تأثيرگذار بوده است؛ البتّه شعراي عارف فقط به الهام بودن شعر معتقد نبوده اند و به كوشش شاعر براي سرودن شعر هم اشاره كرده اند. با دقّت در افعالي كه براي سرودن به كاربرده اند، مي توان به ديدگاه شان درباره ي ساحت كوششي شعر پي برد.