عنوان مقاله :
زبان قصايد ناصرخسرو در سطح نحوي
پديد آورندگان :
عليائي مقدم، مهدي دانشگاه تهران- گروه زبان و ادبيّات فارسي , شهبازي بختياري، پدرام
كليدواژه :
سبكشناسي , نحو زبان , ناصرخسرو , عنصري , فرخي , قطران
چكيده فارسي :
تشخّصِ زبانِ قصايدِ ناصرخسرو در گرو چه عواملي است؟ اصليترين كوشش اين پژوهش پاسخ دادن به اين پرسش است. ازآنجاكه پرداختن به تمام مشخّصاتِ زبانِ قصايد او، در يك مقاله نمي گنجد، اينجا تلاش شده است مختصّات زبان او عمدتاً در سطح نحو زبان بررسي شود؛ يعني ساختار گروه هاي نحوي و جمله ها، اگرچه از توجّهي گذرا به سطح آوايي كلام او نيز غفلت نشده است. اين بررسي وقتي كاملاً ميسّر ميشود كه با مقايسة عناصر نحوي زبان او با شاعران پيشين و معاصرش، ميزان برجستگي شعرش معيّن شود؛ ازاينرو، بررسيِ ويژگيهاي زبان قصايد او در قياس با زبان قصايد دو شاعر متقدّمش (فرّخي و عنصري) و يك شاعر همعصرش (قطران)، به مثابة زبانِ معيارِ قصيدهسراييِ عصر، مهمّترين بخش اين پژوهش است. در بررسي فراواني هريك از عناصر نحوي در قصيده هاي معيّن ناصرخسرو و مقايسة آن با فراواني آنها در قصايد فرخي و عنصري و قطران كه در وزن و قافيه با قصيدههاي او مشتركاند، روش آماري را پيش گرفتهايم؛ بنابراين، قصايد ناصرخسرو در سطح نحو در اين موارد نسبت به سه شاعر ديگر برجسته و متمايز مي نمايد: كاستي توازي نحوي و حذف فعل، كاستي گروه اسمي بدلي و وجه دعا، بي ارتباطي تمهيد نحوي تضمين با محور عمودي خيال، فزوني نقش ترغيبي زبان، هنجارگريزي نحوي، كهنه گرايي، نقش جمله(واره)هاي پيروِ وابستۀ شرطي و تقابلي و تعليلي در ايجاد اسلوبِ فلسفي كلام او. در اين مقاله بهجاي تعابير كلّي و مبهمي كه غالباً از زبان قصايد ناصرخسرو به دست دادهاند، داده هاي كمّي قابلسنجشي فراهم آمده است كه تحليل هاي اين مقاله، تنها يكي از نتايج ممكنِ حاصل از آنهاست.