بررسي رابطه فرآيندهاي مديريت دانش و اقتصاد مقاومتي با استفاده از روش نگاشت ادراكي فازي

پژوهش حاضر به‌منظور بررسي ارتباط ميان فرآيندهاي مديريت دانش و اقتصاد مقاومتي انجام پذيرفته است. در اين تحقيق كه از نوع كاربردي و توسعه‌اي است، با بهره‌گيري از آمار توصيفي و استنباطي و ابزار گردآوري اطلاعات كتابخانه‌اي و ميداني، به بررسي ارتباط ميان فرآيندهاي مديريت دانش و مؤلفه‌هاي اقتصاد مقاومتي در سطح ملي پرداخته شده است. نمونه آماري تحقيق هفت نفر از خبرگان و صاحب‌نظران موضوع است كه به‌صورت هدفمند انتخاب شده‌اند. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها از رويكرد نگاشت ادراكي فازي استفاده شده است. نتايج و يافته‌هاي تحقيق نشان مي‌دهد اولاً بين فرآيندهاي مديريت دانش و مؤلفه‌هاي اقتصاد مقاومتي رابطه معنادار وجود دارد؛ ثانياً اينكه تأثير فرآيندهاي مديريت دانش بر مؤلفه‌هاي اقتصاد مقاومتي متفاوت است؛ ثالثاً اينكه از ميان فرآيندهاي مديريت دانش، فرآيند توليد دانش بيشترين تأثير را بر مؤلفه اقتصاد دانش‌بنيان، فرآيند اشتراك دانش بيشترين تأثير را بر مؤلفه مديريت بهينه منابع طبيعي و به‌كارگيري دانش بيشترين تأثيرگذاري را بر مؤلفه كاهش وابستگي به كشورهاي بيگانه را دارند. همچنين از ميان مؤلفه‌هاي اقتصاد مقاومتي، مؤلفه‌هاي حمايت از توليد ملي و اقتصاد دانش‌بنيان با اختلاف بسيار اندك به ترتيب به‌عنوان مهم‌ترين مؤلفه‌هاي اقتصاد مقاومتي شناخته شدند.