عنوان مقاله :
دو اصطلاح ستارهشناسي و كيهانشناسي باستان در گزيدههاي زادِسپَرَم قرائت واژۀ مبهم ائفقثجظ در عبارت ائفقثجظ لتسوظا و بررسي مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (سه كنارۀ گيهان) در متن پهلوي گزيدههاي زادِسپَرَم (فصل 34: بندهاي 25 و 28)
عنوان به زبان ديگر :
An Instance of Umlaut in the Historical Studies of Balochi Language (Historical Change of /ū/ into /ī/)
پديد آورندگان :
بلنداقبال، عليرضا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
گزيدههاي زادِسپَرَم , فارسي ميانه , الواح مُلآپين , اسطرلابهاي آشوري , براهمنهها , كيهانشناسي , ستارهشناسي
چكيده فارسي :
در اين مقاله دو اصطلاح فنّي در متن پهلوي گزيدههاي زادِسپَرَم بررسي ميشود. ابتدا قرائت رايج واژۀ ائفقثجظ (فصل 34: بند 28) به صورتnisārīk/nisārīg نقد و بررسي شده است كه، نخستين بار، آن را زنر (1955: 345) با اين خوانش به معني «آغازين» ارائه كرد و سپس ژينيو و تفضّلي (1993: 120) نيز آن را پذيرفتند.nisārīg واژهاي تكبَسامَد (منفرد) در زبان پهلوي است كه با اصلاحي ناچيز ميتوان آن را بهصورت اخقثجظ (wahārīg: بهاري) تصحيح و به همراه واژۀ paymānīg به صورت اندازۀ ميانگين/ اعتدالي بهاري ترجمه كرد. سپس، در جستوجوي تفسيري قانعكننده از مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (فصل 34: بند 25)، اين عبارت با عبارات مشابه موجود در مدارك باستاني نجومي و كيهانشناسي به زبانهاي اَكَّدي (متنهاي موسوم به اسطرلابها و الواح ميخي مُلآپين)، سنسكريت (براهمنهها) و لاتين (خطابه در باب خورشيد توانا از يوليانوس، امپراتور مهرپرست روم)، مقايسه و عبارت يادشده به عنوان اصطلاحي فنّي معرفي شده است كه به الگوي مشهور «تقسيمبندي سهبخشي آسمان (به نواحي جنوبي، مياني و شمالي)» در كيهانشناسي مشرقزمين باستان اشاره دارد.
چكيده لاتين :
The sounds of languages undergo changes under the effects of certain linguistic factors through the historical changes of languages from one form into another. Studying 100 Balochi—an Iranian language—words, it was found that the vowel /ū/ in Old Iranian has changed into /ī/ in some parts of Iranian Baluchistan including southern and central areas, currently being common in a free variant of two forms as /ū/ and /ī/ in these areas. In addition, investigating the phenomenon in some other Iranian languages from the most eastern (Pamir territory) to the most western (Kurdish and Bakhtiari territories), it was found that this historical change has occurred, and it can be considered a general and widespread phenomenon among Iranian languages. Finally, the study of this phenomenon in the Balochi language can be useful from some aspects such as typology and linguistic description and historical studies of Balochi language and its dialects and accents.