مرکز منطقه ای اطلاع رساني علوم و فناوري

چكيده فارسي :

آنچه اين مقاله در راستاي آن مي كوشد تشريح رابطه ي تصوفيه جدالي بين تصوف و خردورزي است، ظاهرهميشگي با جريانهاي فكري مبتني بر خردگرايي داشته اند و اين موضوعي و نيز بررسي ّ آشكار در متون نظم و نثر صوفيه به شمار مي آيد، اما ريشه هاي اين تضاد ل به چشم مي خورد از نكاتي است كه قابل ّتفاوتهايي كه در آراي صوفيه در مواجهه با تعق كنكاش و جالب توجه مي باشد؛اين تعارضات را در دو محور كلي مي توان پي گرفت ابتدا سير تحول فكري اين جريان در دوران خود در طي قرون متمادي و سپس تفاوتهاي عميق كه مابين خواص صوفيه و عوام اين گروه وجود داشته، به گونه اي كه شيوه و طرز نگرش اين دو گروه در خردستيزي اگرچه در ظاهر شبيه هم ولي در محتوا و درونمايه تفاوتي آشكار دارد.